بهار عربی که از خودسوزی محمد بن عزیزی در تونس آغاز شد و به سقوط دومینووار دیکتاتورهای عرب شمال آفریقا انجامید، به سوریه رسید.
تا پیش از سوریه، علی خامنهای این جریان را «بیداری اسلامی» خوانده بود، اما همین که مردم سوریه را شامل شد، موجبات غضب ولی امر مسلمین جهان را باعث گردید. در ژانویه ۲۰۱۱، بسیاری از فعالان اجتماعی در فیسبوک دعوت به اجتماعاتی در شهرهای مختلف سوریه کردند که کمکم به روالی تبدیل شد که «جمعههای اعتراض» نام گرفت. آنها برای جمعهٔ هر هفته نامی برگزیدند و در آن روز تجمع ضد حکومتی برگزار میکردند. همگام با این اعتراضها، سرکوب حکومتی سازماندهندگان این تجمعات نیز جریان داشت. دقت کنید که از اینجا تا ظهور داعش دو سال فاصله است. آنچه که در سال ۲۰۱۱ بر سوریه میگذشت، یک انقلاب عمومی و اعتراض همگانیِ مردمی بود، اما این چیزی نبود که مطلوب امپراتور شیعه باشد. سقوط اسد به معنای پایان نفوذ جمهوری اسلامی در سوریه بود و این یعنی انقطاع خط تسلیح شبه نظامیان لبنانی و فلسطینی یا به قول خودشان «محور مقاومت». روش سرکوب حکومت اسد از ماه مارس ۲۰۱۱ یکباره تغییر کرد و به شیوهٔ حکومت جمهوری اسلامی درآمد. تا اینجا هنوز اعتراضات جسته و گریخته بود. در ۱۸ مارس ۲۰۱۱، چهار جوان اهل درعا که روی دیوار یک مدرسه، گرافیتیِ اعتراضی کشیده بودند دستگیر شدند و در پی دستگیری آنها تظاهرات گستردهای شکل گرفت که در آن چهار نفر به ضرب گلولهٔ نیروهای اسد کشته شدند. این نقطهٔ آغاز اعتراضات مستمر و طولانی در سوریه بود. از این نقطه به بعد سرکوب گستردهٔ مردم توسط ارتش سوریه آغاز شد و تعداد بسیاری دستگیر، شکنجه و اعدام شدند.
دقت کنید که تا ژوئن ۲۰۱۱ یعنی شش ماه پس از آغاز اعتراضات، هیچ گلولهای از سوی معترضان شلیک نشده است. در پی سرکوب گستردهٔ مردم توسط ارتش، عدهای از ارتشیان از ارتش جدا شده و به صفوف مردمی پیوستند. با افزایش تعداد، این افراد کمکم خود را سازماندهی کرده و در دفاع از مردمِ معترض به چهل سال دیکتاتوریِ حافظ و بشار اسد، «ارتش آزاد سوریه» را شکل دادند. هنوز خبری از هیچ گروه سلفی یا اسلامگرایی در سوریه نیست و فقط رویارویی خط سرکوب حکومتی با مردم معترض دست بر سلاح برده است. در تمامی این سرکوبها، نقش جمهوری اسلامی موج میزند. نخستین گروه اسلامگرایی که در سوریه اعلام وجود کرد جبههٔ النصره به سرکردگی ابومحمد جولانی بود که در ژانویه ۲۰۱۲ وارد جریان شد، یعنی یک سال پس از آغاز اعتراضها. از اینجا به بعد، اعتراضات به جنگ داخلی تبدیل شدند که حاصل آن نیم میلیون کشته و هشت میلیون آواره بود. این، بزرگترین کشتار مسلمانان در قرن بیست و یکم است که توسط حکومت اسد و با پشتیبانی ولی امر مسلمین جهان روی داده است. ایدئولوژی ویرانگر جمهوری اسلامی چه میخواهد که حاضرست میلیونها قربانی بر جای گذارد تا به آن برسد. هوشیار باشید که مکتب خمینی مثلا میخواهد از حریم مسلمانان در برابر اسرائیل دفاع کند اما در واقع با کشتار مسلمانان توسط مسلمانان از کشتار مسلمانان توسط غیر مسلمانان جلوگیری میکند.
____برکرفته از تلگرام مسیح علینژاد
No comments:
Post a Comment