Sunday, December 13, 2020

بازداشت هدی عمید و نجمه واحدی

 



روح الله زم را کشتند

کشتن زم یعنی نقض آزادی بیان بزرگترین قدرتها و دیکتاتوری ها هم نتوانستند از خشم مردم در امان باشند از خشم مردم بترسید جان را خدا داده و فقط خدا میتواند بگیرد

Friday, December 11, 2020

مقایسه شهدای حرم با دفاع مقدس از زبان فرمانده سپاه

 



نگاهی به خودکشی کودکان در سال جاری

 


ماهنامه خط صلح – در حال حاضر جامعه‌ی ما از جامعه‌ی سنتی به سوی جامعه‌ی الکترونیک در حال حرکت است به خصوص از زمان شیوع ویروس کرونا اجرایی شدن مباحث الکترونیکی لازم و ضروری شده است. آموزش و پرورش به عنوان یک ارگان مهم جامعه، برای مواجهه با این فرایند اجتماعی، سیاسی و فرهنگی وظایف مهمی را به عهده دارد، تا بتواند فرهنگ قومی و مذهبی خود را حفظ کند. در این زمینه بهره‌مندی از فضاهای مجازی نیز، مبتنی بر میزان بصیرتی است که در یادگیرنده وجود دارد. تمام هم و غم معلم، خانه و مدرسه باید این باشد که سه توانایی اساسی (فهم، نقد و توان تصمیم گیری) در یادگیرنده شکل بگیرد. این همان «بصیرت» است که باید هدف تعلیم و تربیت باشد.

چالش‌‌های فضای مجازی همچون پخش عکس‌‌های برهنه، عدم کنترل پدر و مادر، اعتیاد اینترنتی، گره خوردن دنیای مجازی به واقعیت، هویت جعلی، الگوی عمومی ظهور خود برای کودکان، چاقی کودکان و نوجوانان و غیره تبیین شده است، که نیازمند فرهنگ‌سازی عمیق است. با توجه به این که تاکنون زیرساخت‌‌ها و فرهنگ‌سازی مناسبی ایجاد نشده بود، مواجهه شدیم با شیوع کرونا و الزام برای آموزش مجازی کودکان. مشکلات و معضلات فرهنگی و عدم آموزش و نحوه‌ی استفاده‌ی درست از فضای مجازی از یک طرف، و فشارهای مالی که به خانواده برای تهیه‌ی حداقل‌‌های ابزار ورود به این فضا از طرف دیگر.

سرپرست خانواده‌ها مجبور به تهیه گوشی‌های هوشمند و خرید بسته‌های اینترنتی هستند که با این افزایش قیمت‌ها، این امر در بسیاری از خانواده‌ها غیرممکن شده است. طبق گزارش سازمان برنامه و بودجه کشور(باشگاه خبرنگاران جوان، کد خبر: ۷۱۳۱۳۹۲) نمودار درج شده در انتهای مطلب، مربوط به آمار تعداد فرزندان خانواده‌ها است، طبق این نمودار خانواده‌های دارای چهار یا پنج فرزند را در نظر بگیرید. سرپرست این خانواده‌ها می‌بایست برای تمام فرزندان خود گوشی هوشمند و بسته‌های اینترنتی تهیه کنند که بتوانند هر صبح در کلاس‌هایشان به صورت همزمان حاضر شوند. بحث میزان فشار مالی وارده به سرپرست‌ها موضوع دیگری است که در این جا به آن نمی‌پردازیم، و سعی در بررسی به آسیب‌های وارد شده به کودکان به دلیل عدم امکانات کلاس‌های مجازی داریم.

بسیاری از خانواده‌ها به دلایل مطرح شده توانایی خرید امکانات ورود به فضای مجازی جهت برگزاری کلاس‌ها برای کودکان‌شان را ندارند. می‌توان گفت که علاوه بر خانواده‌های فقیر، خانواده‌های متوسط هم که تعداد فرزندان بیش از دو نفر دارند توانایی خرید گوشی‌های هوشمند در این اوضاع افزایش قیمت‌ها را نخواهند داشت. در این بین آسیب‌های جبران ناپذیری به ارکان خانواده به خصوص کودکان وارد می‌شود. زیرا کودکان نمی‌توانند بسیاری از مباحث را درک و تفهیم کنند و آن چه که می‌بینند عدم توانایی حضور در کلاس‌ها آنلاین و عقب ماندن از بقیه دوست‌هایشان است.

دانش‌آموزان مناطق محروم، روستاها، دانش‌آموزان عشایر و حاشیه‌نشین از گروه‌هایی هستند که به دلیل نداشتن امکانات ضروری آموزش آنلاین از کلاس درس مجازی جا مانده‌اند؛ اگر چه آموزش و پرورش برای مدیریت این موضوع اعلام کرد، کلاس‌های درس در مناطق روستایی و عشایری به شیوه حضوری برگزار می‌شود تا دانش‌آموزان از آموزش جا نمانند اما مشخص نیست تکلیف دانش‌آموزان حاشیه‌نشین شهرها که از قضا آنها هم به دلیل نداشتن ابزار از قافله آموزش مجازی جا مانده‌اند چه می‌شود؟ در کنار جا ماندن دانش‌آموزان از آموزش‌های آنلاین، موضوع مهم دیگر آسیب‌های روانی این موضوع برای کودک یا نوجوانی است که از کلاس درس مجازی جا می‌ماند و ارتباطش با معلم و دانش‌آموزان کامل قطع می‌شود.

در نظرسنجی که توسط مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری درباره‌ی دسترسی دانش‌آموزان به کامپیوتر و تلفن همراه انجام شده، این نتیجه به دست آمده است که ۴ درصد دانش‌آموزان به تلفن همراه هوشمند و کامپیوتر دسترسی ندارند، ۲۶ درصد دسترسی به سختی و ۷۰ درصد دسترسی‌شان به راحتی است.

همانطور که گفته شد بسیاری از کودکان از دسترسی به فضای مجازی برای کلاس‌ها محروم ماندند و توانایی پذیرش این تبعیض امکانات را به خوبی ندارند. در مواردی که این مسائل تشدید شود و به این کودکان مشاوره‌های اصولی و درستی داده نشود، ممکن است منجر به اختلالات روانی در آینده و حتی خودکشی شود. زیرا شاید کودکان خود درک درستی از اقدام به خودکشی نداشته باشند ولی ممکن است از محیط‌های مجازی و خارج از خانواده و حتی گاهی در خانواده، الگوی دیداری و یا شنیداری نامناسبی گرفته باشند. چقدر سخت و غم‌انگیز است صحبت در این باره. تنها راهی که به نظر می‌رسد می‌تواند مشکل گشا باشد، حمایت کامل دولت و سازمان‌های مردمی و خیریه‌ها برای رفع این معضل و آموزش به خانواده‌ها بوده، همچنین نقش خانواده در کنترل و نحوه‌ی برخورد کودکان در سختی‌ها و تبعیض‌ها بسیار حائز اهمیت است.

Tuesday, December 8, 2020

شکنجه معترضان بازداشت شده با آب جوش در زندان تهران بزرگ (فشافویه)

طبق گزارشات منتشر شده معترضان بازداشت شده در اعتراضات آبان ۹۸ اکنون در زندان تهران بزرگ زیر شکنجه‌های سخت و بی‌رحمانه قرار دارند. آنها در زندان مخوف فشافویه در تهران توسط مأمورین اطلاعات سپاه تحت شکنجه شدید قرار دارند.
شکنجه معترضان بازداشت شده با آب جوش در زندان تهران بزرگ (فشافویه)
بازداشت شدگان در معرض انواع سوءاستفاده ها قرار گرفته‌اند، از جمله شکنجه‌های اعمال شده بر روی زندانیان می‌توان از سوزاندن آنها را آب جوش، ضرب و شتم شدید و بی توجهی به نیازهای پزشکی بازداشت شدگان اشاره کرد.

Tuesday, December 1, 2020

کودک همسری

 خبرگزاری هرانا – بر اساس گزارش فصلی مرکز آمار ایران، طی سه ماه نخست سال جاری ازدواج بیش از هفت هزار دختر زیر ۱۴ سال در ایران ثبت شده است. همچنین در فاصله سال های ۹۵ تا ۹۸، حدود ۱۳۰ هزار مورد ازدواج دختران کمتر از ۱۴ سال و بیش از صد مورد ازدواج پسران کمتر از ۱۵ سال به ثبت رسیده است. آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از ازدواج در دوران کودکی، ضربات جبران‌ ناپذیری را بر روی زندگی دختران به ‌ویژه بارداری ‌های زیر ۱۸ سال، مرگ‌ و میر مادران، افسردگی، و بعضاً اقدام به خودکشی در کنار آسیب‌هایی مانند طلاق بازماندن از تحصیل و پایداری چرخه فقر فرهنگی و اقتصادی است

به گزارش خبرگزاری هرانا، بر اساس آنچه مرکز آمار ایران در گزارش آماری فصلی خود منتشر کرده است، طی سه ماه نخست سال جاری ازدواج بیش از هفت هزار دختر زیر ۱۴ سال در ایران ثبت شده است.

بر اساس این گزارش، تعداد دقیق ازدواج ثبتی دختران ۱۰ تا ۱۴ ساله، ۷۳۲۳ مورد اعلام شده و همچنین در این مدت ازدواج یک دختر زیر ده سال و پنج پسر کمتر از ۱۵ سال نیز به ثبت رسیده است.

همچنین بر اساس آمار منتشر شده؛ در فاصله سال های ۹۵ تا ۹۸، حدود ۱۳۰ هزار مورد ازدواج دختران کمتر از ۱۴ سال و بیش از صد مورد ازدواج پسران کمتر از ۱۵ سال ثبت شده است.

لازم به ذکر است، پیشتر معاون امور جوانان وزارت ورزش و جوانان از افزایش شمار درخواست‌ کنندگان زیر ۱۸ سال برای وام ازدواج در میان دختران خبر داده و گفته بود: “دو سوم دریافت‌کنندگان این وام در سال‌های اخیر دختران زیر ۱۸ سال بوده‌اند و این مساله گاه ازدواج اجباری را تداعی می‌کند”.

چندی پیش معصومه ابتکار، معاون امور زنان و خانواده رئیس جمهور، با بیان اینکه “طبق آمار، ازدواج دختران زیر ۱۴ سال حدود ۳۰ هزار در سال بیان شده است”، عنوان کرد “سن ازدواج با تبصره‌ای مقید به نظر قاضی می‌شود و در حال حاضر حداقلی برای سن ازدواج وجود ندارد. یکی دیگر از مواردی که به عنوان احقاق حقوق کودکان باید مورد توجه قرار گیرد تبصره فرزند خواندگی است، که به موجب آن این اجازه به پدر داده می‌شود تا با فرزندخوانده خود در شرایطی که قاضی اجازه دهد ازدواج کند”.

در دی ماه سال ۹۸ دولت ایران با کلیات لایحه‌ تعیین حداقل سن ازدواج برای مقابله با کودک همسری، موافقت کرد. در این لایحه حداقل سن ازدواج برای دختران ۱۳ سال و برای پسران ۱۵ سال تعیین شده است.

 ازدواج کودکان یا کودک همسری در ایران در سال‌های اخیر روز به افزایش است. فعالان حقوق کودک می‌گویند این پدیده در آینده بر سلامت خانواده‌های ایرانی تاثیر منفی خواهد گذاشت.

آمار بالای ازدواج کودکانی که پیش از رسیدن به بلوغ فکری و ذهنی ازدواج می‌کنند از گستردگی این پدیده در ایران حکایت دارد. سن ازدواج در ایران بر مبنای “بلوغ جنسی” تعیین شده در حالی که به گفته کارشناسان، بلوغ جنسی تنها بخشی از ابعاد بلوغ کامل انسان است. رشد، آگاهی، آموزش و آزادی در انتخاب، اساسی‌ترین و انسانی ترین شروط برای تشکیل خانواده است.

آسیب‌های جسمی و روانی ناشی از کودک همسری ضربات جبران ناپذیری را بر روی زندگی دختران به‌ویژه بارداری‌های زیر ۱۸ سال، مرگ‌ومیر مادران، افسردگی، و بعضاً اقدام به خودکشی در کنار آسیب‌هایی مانند طلاق بازماندن از تحصیل و پایداری چرخه فقر فرهنگی و اقتصادی است.

بر اساس آمار منتشر شده بالغ بر ۹۵ هزار مورد طلاق زنان زیر ۱۹ سال در فاصله سال‌های ۹۰ تا ۹۴ ثبت شده که حدود ۵ هزار و ۷۶۰ مورد از این طلاق‌ها مربوط به ازدواج‌هایی است که سن زوجین کمتر از ۱۵ سال است.

Saturday, November 28, 2020

انتقال احمدرضا جلالی به انفرادی

 


خبرگزاری هرانا – احمدرضا جلالی، زندانی دو تابعیتی محکوم به اعدام در زندان اوین، امروز سه‌شنبه ۴ آذرماه، طی یک تماس تلفنی با خانواده، از انتقال خود به سلول انفرادی جهت اجرای حکم اعدام خبر داده است. آقای جلالی هم‌اکنون در یکی از سلول‌های انفرادی قرنطینه بند ۲۰۹ زندان اوین بسر می‌برد. وکیل مدافع آقای جلالی نیز در گفت‌وگو با هرانا ضمن ابراز نگرانی نسبت به احتمال اجرای حکم اعدام موکل خود اظهار داشت که امیدوار است تلاش نهادهای حقوق بشری و دولت سوئد بتواند تاثیری بر جلوگیری از اجرای این حکم داشته باشد.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز سه‌شنبه ۴ آذرماه ۱۳۹۹، احمدرضا جلالی، زندانی دو تابعیتی محکوم به اعدام در زندان اوین جهت اجرای حکم به یکی از سلول‌های انفرادی قرنطینه بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد.

ویدا مهران نیا، همسر آقای جلالی ضمن تایید این خبر در این خصوص به هرانا گفت: “او امروز در تماسی تلفنی اطلاع داد که برای اجرای حکم اعدام به سلول انفرادی منتقل شده و ممکن است آخرین مکالمه ما باشد.»

هلاله موسویان، وکیل مدافع احمدرضا جلالی نیز در گفت‌وگو با هرانا ضمن ابراز نگرانی نسبت به اجرای حکم اعدام موکل خود اظهار داشت که امیدوار است تلاش نهادهای حقوق بشری و دولت سوئد بتواند تاثیری بر جلوگیری از اجرای این حکم داشته باشد.

آقای جلالی امروز سه‌شنبه به واحد اجرای احکام دادسرای اوین منتقل و نهایتا به قرنطینه زندان اوین منتقل شد. در برگه انتقال آقای جلالی نوشته شده که ایشان تا یک هفته برای اجرای تشریفات اجرای حکم اعدام در قرنطینه نگهداری خواهد شد.

همزمان آن لیده، وزیر امور خارجه سوئد در تویئتی از گفت‌وگوی خود با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران خبر داده و گفت که سوئد در تلاش است تا از اجرای حکم اعدام آقای جلالی جلوگیری کند.

 احمدرضا جلالی، استاد دانشگاه که در اردیبهشت ۱۳۹۵ به دعوت دانشگاه تهران به ایران سفر کرده بود، توسط نیروهای امنیتی به اتهام “محاربه از طریق جاسوسی برای اسرائیل” بازداشت شد. دادستان تهران احمدرضا جلالی را به “انتقال اطلاعات مربوط به پروژه‌های به کلی سرّی نظام در حوزه‌های تحقیقاتی، نظامی، دفاعی و هسته‌ای در قبال دریافت مبالغی به همراه حق شهروندی کشور سوئد برای خود و خانواده‌اش” متهم کرده است.

آقای جلالی نهایتا به اتهام جاسوسی به اعدام محکوم و این حکم در آذرماه سال ۹۶ توسط دیوان عالی کشور تائید شد.

احمدرضا جلالی پس از پایان تحصیلات در رشته پزشکی در ایران در مرکز حوادث طبیعی فعالیت داشت. او در سال ۲۰۰۹ میلادی (۱۳۸۸) برای ادامه تحصیل  به سوئد مهاجرت کرد و در آنجا در این رشته موفق به اخذ مدرک دکترا شد. وی فوق دکترای خود را در رشته پزشکی بحران در دانشگاه پیه‌مونتو ایتالیا گذراند و پس از آن به همراه همسر و دو فرزند خود ساکن سوئد شد.

Saturday, November 14, 2020

رضا معظمی گودرزی



ببینید در این  فیلم پسر نوزده ساله شاد چکونه لذت زندگی ازش گرفته شده بخاطر یه اعتراض او را در خیابانها کشتن به جرم اعتراض . 

ننکت باد حنهوری داعشی اسلامی که اینهمه دستت به خون جوانانمان آلوده است 

Monday, November 2, 2020

سیزده آبان ۹۹ آتش زدن پرچم فرانسه

 خیلی غم انگیزه هر سال به جای اینکه تلاش کنیم برا صلح و از بین بردن کینه حکومت اسلامی داعشی ایران فرزندان مان را تشویق میکنن به تفرقه به جنگ طلبی به کشتار و حنگ 



Tuesday, October 20, 2020

کمپین نه به ورزش ایران



 

دروغ های نظام ایران

کشور ماایران پایه گذار آن رهبر پیشین جمهوری اسلامی، آیت‌الله خمینی بود.

طی این چهل و یک سال جمهوری اسلامی «دروغ» گفت و مردم چاره‌ایجز شنیدن آن نداشتند چون «مردم» ایران نه شهروند که رعیت حکومتیتمامیت‌ خواه هست

جمهوری اسلامی برای اولین بار در تمامی سطوح پذیرفت که «خطا» کردهاست؛ پذیرفت که به هواپیمای مسافربری اوکراین شلیک کرده و موجبمرگ ۱۷۹ نفر سرنشین آن شده است.

در کنار داغ مرگ ۱۷۹ جان٬ آنچه خاطر مردم ایران و شاید این بارجهانیان را آزرده کرد٬ سه روز دروغگویی نظام بود.

نظامی عقیدتی که در تمامی شئون  زندگی مردم با ادعای «هدایت بهبهشت» دخالت می‌کرد٬ سه روز تمام در چشم‌های بازماندگان این حادثهو دیگر مردم ایران نگاه کرد٬ دست به یکی از گناهان کبیره زد و به«دروغ» گفت که نقشی در سقوط هواپیما ندارد.

این «دروغ» برای افکار عمومی به اندازه سقوط هواپیمای مسافربریدردناک‌ بود.

رسوایی نظام جمهوری اسلامی اما به همین جا خاتمه نیافت٬ نظام درنهایت اعتراف کرد که «دروغ» گفته است اما این اعتراف نه از سر صداقتبود نه انجام وظیفه.

این بار اعتراف کرد که «دروغ» گفته٬ مسئولیت خطایش را٬ هرچند با اگرو اما٬ به دوش گرفت چون تمام آنان که صدمه دیده بودند٬ ایرانی نبودند.

سرنشینان دو تابعیتی یا غیرایرانی هواپیمای مسافربری اوکراین مسبباعتراف جمهوری اسلامی بودندشهروندان غیر ایرانی که دولت‌هایشانپای حقوقشان ایستادند٬ پیگیری کردند و درنهایت جمهوری اسلامی راوادار کردند که مسئولیت کارش را بپذیرد.

شانسی که ملت ایران در موارد مشابه از آن برخوردار نبود.

یک آبان کشته و زندانی

شامگاه پنجشنبه ۲۴ آبان ماه سال ۹۸ پس از چندین ماه تاکید بر «دروغ»عدم افزایش قیمت بنزین به ناگهان اعلام شد که قیمت آن سه برابر شدهاست.

بر اساس اخباری که آن زمان منتشر شد رییس مجلس٬ قوه قضاییه ورییس جمهوری در جلسه‌ شورای عالی سران قوا تصمیم به افزایش قیمتبنزین گرفته بودنددر حالی که پس از آغاز اعتراضات مردمی، ابراهیمرئیسی٬ رییس قوه قضاییه به صورت غیر رسمی از مخالفتش با اینتصمیم خبر داد.

یک هفته بعد هم رییس جمهوری گفت که از زمان اجرای این طرح بی‌خبربوده است.

با این وجود دو روز پس از آغاز اجرای طرح افزایش قیمت بنزین، آیت‌اللهعلی خامنه‌ای٬ رهبر جمهوری اسلامی٬ گفته بود که با وجود عدمصلاحیتش در این حوزه٬ از تصمیم سران قوا حمایت می‌کند.

«دروغ»های نظام در آبان ماه امسال به همین جا ختم نشد.

در طول چهار روز اعتراضات مردمی نسبت به افزایش قیمت بنزین٬ همزمان با قطع دسترسی به اینترنت نظام دست به سرکوب وسیعمعترضان زد.

در نهایت پس از نزدیک به ده روز ارتباط مردم ایران با دنیا مجدد برقرارشد اما هنوز هم آماری از تعداد کشته‌شدگان و زندانی‌ها منتشر نشدهاست.

آماری که رویترز از تعداد جانباختگان اعتراضات آبان ماه ایران اعلامکرد٬ آخرین آمار منتشر شده است.

به نوشته این خبرگزاری «در حدود کمتر از دو هفته ناآرامی‌ها که از ۱۵ نوامبر آغاز شد، حدود ۱۵۰۰ نفر کشته شدند

پیش از آن٬ گزارش ۱۶ دسامبر عفو بین‌الملل اعلام کرده بود که تعدادکشته‌ها در اعتراضات آبان‌ماه در ایران دست‌کم ۳۰۴ نفر بوده استوزارت امور خارجه آمریکا نیز در بیانیه‌ای نوشته بود که تخمین می‌زند دراین اعتراضات صدها ایرانی کشته شده‌اند و گزارش‌هایی را دیده است کهنشان می‌دهد این رقم می‌تواند بیش از ۱۰۰۰ نفر باشد.

آمار منتشر شده توسط رویترز توسط دبیرخانه شورای عالی امنیت ملیتکذیب شد؛ اما آمار به گفته خودشان «صحیح» از تعداد کشته‌شدگان ایناعتراضات را نیز تاکنون منتشر نکردند.

جمهوری اسلامی تا امروز نه تنها تعداد کشته‌شدگان را اعلام نکرده٬ حتی تعداد بازداشتی‌ها را نیز مشخص نکرده است.

یعنی حتی تعداد ورودی‌ها به زندان‌های جمهوری اسلامی پس از آغازاعتراضات نیز اعلام نشده است و سیستم قضایی ایران حتی نمی‌تواندتعداد ورودی به زندان‌ها در شهرهای مختلف را با هم جمع بزند و اعلامکند یا به صورت تفکیک شده اعلام کنند.

همین سکوت٬ وعده‌های عمل نشده٬ تایید و تکذیب‌ها و در نهایت امتناعاز انتشار آمار، موجب باور پذیر شدن آمار منتشر شده از سوی رویترزمی‌شود.

محیط زیست، حلق آویز در زندان

فرزند کاووس سیدامامی٬ فعال حقوق بشر و استاد دانشگاه امام صادق٬ ۱۹ بهمن ماه سال ۹۶ خبر از آن داد که پدرش در زندان اوین درگذشتهاست.

رامین سیدامامی آن زمان گفته بود که پدرش ۴ بهمن ۱۳۹۶ دستگیر وجمعه ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ خبر مرگ وی در زندان اوین را به او دادند و مدعیخودکشی او در زندان شدند.

انتشار خبر مرگ این استاد دانشگاه و مدیرعامل مؤسسه «حیات وحشمیراث پارسیان» باعث شد تا مسئولان نظام برای توجیه کردن این مرگ یکسلسله «دروغ» بگویند.

 

 

 

کاووس سیدامامی

اگرچه که پیام درفشان، وکیل خانواده سیدامامی که در ۲۹ فروردین ۱۳۹۶ برای پیگیری پرونده کاووس سیدامامی به دادسرا مراجعه کرده بود اعلامکرد در گزارش معاینه اولیه پزشکی قانونی «میزان کبودی‌ها در نقاطمختلف بدن، جای تزریق پوستی روی جسد و وضعیت جمود نعش که نشانمی‌دهد فوت چه زمانی اتفاق افتاده‌است» مشهود بوده‌است.

وکیل سیدامامی گفت علت دقیق مرگ از سوی پزشکی قانونی اعلامنشده‌است اما در گزارش به این شکل عنوان شده که «دور گردن، آثارکبودی ناشی از فشار جسم دیده می‌شود

کشته‌ها و بازداشتی‌های دی ماه ۹۶ 

اعتراضات دی‌ماه سال ۹۶ با مطالبات اقتصادی و از شهر مشهد آغازشد٬ اما به سرعت رنگ و بوی سیاسی گرفت و به ۹۰ شهر کشور سرایتکرد.

آن زمان دادستان وقت تهران گفته بود که این دور از اعتراضات «از زمانانقلاب تاکنون سابقه نداشته است.» دادستان وقت تهران و مقاماتبالادستی او اما هیچ وقت به تعداد واقعی کشته‌شدگان و بازداشت‌شدگاناعتراضات دی ماه سال ۹۶ اشاره‌ای نکردند.

حتی پس از کشته شدن چند تن از بازداشتیان در زندان‌ها و تشکیل کمیتهحقیقت یاب مجلس.

سینا قنبری٬ جوان ۲۳ ساله٬ اولین بازداشتی اعتراضات دی ماه بود کهخبر مرگش در قرنطینه زندان اوین منتشر شدپس از او وحید حیدری٬ آریا روزبهی بابادی و سارو قهرمانی از جمله افرادی بودند که در دورانبازداشت درگذشتند.

دادستان کل کشور پس از انتشار اخبار مربوط به مرگ این افراد دربازداشت به «دروغ» مدعی شد که آن ها دست به خودکشی زدند یا معتادبودند و به این دلیل در گذشته‌اند.

دروغ ۶۳ درصدی

یکی دیگر از «دروغ»هایی که جمهوری اسلامی تا کنون گفته٬ دروغی بودکه ۲۲ خرداد ماه سال ۸۸ گفته شد؛ پیش از پایان زمان رسمی اخذ رایبرای انتخابات ریاست جمهوری دهم٬ خبرگزاری فارس اعلام کرد کهمحمود احمدی‌نژاد با ۶۳ درصد رای منتخب مردم است.

این «دروغ» عجیب موجب یک سلسه وقایعی شد که یکی پس از دیگرمقامات نظام را در گرداب هولناک‌تری فرو برد و شکاف دولت-ملت راعمیق‌تر کرد.

همان شب تعداد زیادی از فعالان سیاسی اصلاح طلب به اتهام‌های«دروغ» بازداشت شدندپس از آن نیز مردمی که از دزدیده شدن رای‌شانبه خشم آمده بودند به خیابان‌ها آمدندطی هشت ماه اعتراضات تعدادکثیری بازداشت شدند٬ با اتهام‌های واهی محاکمه و به زندان محکومشدند.

اما این همه ماجرا نبود٬ طی «جنبش سبز» تعداد زیادی از معترضان دربازداشت و خیابان٬ به دست نیروهای امنیتی و انتظامی کشته شدنداماچهره‌های امنیتی٬ قضایی و رسانه‌ای نظام برای تمامی افرادی که درخیابان‌ها٬ زندان‌ها و حتی بازداشت‌گاه غیرقانونی کهریزک کشته شدند٬ داستان‌هایی به «دروغ» ساختند و حتی برخی را عضو فعال بسیج معرفیکردند.

کوی دانشگاه و یک دستگاه ریش‌تراش

شامگاه ۱۸ تیر سال ۷۶ نیروهای لباس شخصی به کوی دانشگاه تهرانحمله کردنددرگیری بین دانشجویان و لباس شخصی‌ها تا ۲۳ تیرماه طولکشیدمجموعهٔ فعالان حقوق بشر در ایران معتقد است ۷ نفر در واقعهحمله به کوی دانشگاه کشته شده‌اندتاکنون فقط هویت عزت‌اللهابراهیم‌نژاد و فرشته علیزاده روشن شده‌استهرچند شورای متحصنیندر بیانیه ۲۶ تیر مرگ تامی حامی‌فر را نیز تأیید کردسعید زینالی نیز ازهنگام دستگیری توسط مأموران ناپدید شده‌است.

آن دور از اعتراضات دانشجویی با تظاهرات حامیان نظام که به دعوتشورای هماهنگی تبلیغات اسلامی پایان یافت.

۲ سال پس از این اعتراضات دادگاه مسببان این حادثه برگزار و قوهقضاییه همه نیروهای پلیس و شبه نظامیان وابسته را تبرئه کردتنها یکسرباز به نام اروجعلی ببرزاده به جرم سرقت یک دستگاهماشین ریش‌تراش از خوابگاه، به «دروغ» محکوم شداروجعلی ببرزادهبعداً در آگاهی تهران بزرگ استخدام شد. ۱۵۹ نماینده مجلس ششم ایناقدام دستگاه قضایی را محکوم کردنددر سال ۱۳۹۷ ببرزاده بادرجهٔ سرهنگ تمام، رئیس کلانتری ۱۵۷ مسعودیه تهران بود.

بمب‌گذاری در حرم امام رضا به نام «مجاهدین» به کام وزارت اطلاعات

روز سی خرداد سال ۱۳۷۳ برابر با روز عاشورا در حرم امام هشتمشیعیان بمب گذاری شد.

این بمب‌گذاری در محلی واقع در قسمت بالای سر ضریح انجام و منفجرشدبر اثر شدت انفجار که طبق نظر کارشناسان مربوطه حجم آن معادل۱۰ پوند(۴٫۵ کیلوگرمماده منفجره تی.ان.تی بود، ۲۶ نفر جان داده وبیش از ۳۰۰ تن زخمی شدند.

تنها چند ساعت پس از این انفجار٬ اعلام شد که بمب‌گذاری کار«اعضای سازمان مجاهدین» بوده است؛ سازمان مجاهدین اما هرگزمسئولیت این حمله را قبول نکرد.

رسانه‌های رسمی در آن زمان به نقل از منابع رسمی و به «دروغ» سازمانمجاهدین را مسئول این بمب گذاری معرفی کرده بودند.

مصطفی تاجزاده اما سال گذشته در مناظره‌ای با زاکانی اعتراف کردکه این خبر تنها یک «سناریو» بوده است.

شنیده‌ها و گزارشات تایید نشده بعد از برملا شدن قتل‌های زنجیره‌ایحاکی از آن است که سعید امامی، معاون وقت امنیت وزارت اطلاعات،سناریوی این ترور را طراحی کرد.

او ابتدا شنود مکالمات یکی از فرماندهان طالبان، مستقر در نزدیکیمرزهای ایران در افغانستان، را به مقامات مربوطه ارائه داد که می‌گفت: «عملیات انجام شد.» آن زمان در افغانستان روزانه هزاران عملیات انجاممی‌شد ولی سعید امامی مدعی شد که این شنود مربوط به انفجار حرمرضوی است و چون اعلام این خبر به تشدید اختلاف میان شیعه و سنی وجنگ احتمالی با طالبان خواهد انجامید، برای اجتناب از این تعارض بایدبمب‌گذاری را به «دروغ» به مجاهدین منتسب کرد.

امپراطوری «دروغ» اگرچه در دوران زعامت آیت الله خامنه‌ای گسترشیافت٬ اما پایه گذار آن رهبر پیشین جمهوری اسلامی٬ آیت‌الله خمینیبود.

یک دهه اعدام

ده شصت شمسی دهه اعدام‌های سیاسی است؛ همزمان با آغاز جنگ ومحکم شدن پایه‌های جمهوری اسلامی، اعدام مخالفان شروع شد.

طی یک دهه که البته اوج آن تابستان سال ۶۷ بود٬ تعدادی زیادی ازبازداشت شدگان و حتی زندانیانی که در حال گذراندن دورانمحکومیتشان بودند٬ اعدام شدند.

بهانه اعدام‌های سال ۶۷ «دروغ»ی به نام «حمایت زندانیان» از مخالفانمسلح نظام در داخل و خارج از مرزها یا سر موضع بودن زندانیان بود.

با گذشته سه دهه هنوز ابعاد این کشتار وسیع آشکار نشده و حتیمشخص نیست چند تن طی آن‌ سال‌ها اعدام شده‌اند؛ تنها گاهی سندیتوسط اعضای خانواده آیت‌الله منتظری٬ تنها چهره شاخص مخالفاعدام‌های دهه شصت منتشر می‌شود تا کمی گوشه‌پرده را بالا بزند واندکی از حکایت را آشکار کند.

غواصان دست بسته

عملیات کربلای ۴ عملیات نظامی تهاجمی نیروهای مسلح ایران در جنگ باعراق بود که در دی‌ماه ۱۳۶۵ به فرماندهی سپاه پاسداران انجام شداینعملیات در تاریخ ۳ دی ۱۳۶۵ در محور ابوالخصیب در جنوب عراق، بهصورت گسترده و با هدف آماده‌سازی مقدمات فتح بصره، توسط نیروهایمسلح ایران آغاز شد و در پی لو رفتن طرح عملیات و با تحمل تلفات بالایانسانی در روزهای نخست، در تاریخ ۵ دی ۱۳۶۵ با عقب‌نشینی نیروهایایرانی، پایان یافت.

فرماندهان وقت سپاه پاسداران، قبل از عملیات میزان غافلگیری نیروهایعراقی را متغیر و رو به کاهش، برآورد کرده بودندفرمانده وقت سپاه؛محسن رضایی، بعدها به «دروغ» گفت که این عملیات تنها «عملیاتفریب» بود.

هاشمی رفسنجانی (فرمانده عالی جنگ در زمان عملیاتدر یادداشت‌هایروزانه‌اش در ۱۱ دی ماه می‌نویسد: «آقای شمخانی اطلاعات لازم را درخصوص نتایج عملیات شکست خوردهٔ کربلای ۴ دادخیلی بدتر از آنچه تابه حال گفته بودند، نزدیک به ۱٫۰۰۰ شهید و ۳٫۹۰۰ مفقودالاثر داشتیم،که اکثر آن‌ها را باید شهید حساب کرد و حدود ۱۱ هزار مجروح

در بیانیه رسمی مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، تعداد کشته‌های اینعملیات به «دروغ» کمتر از ۱٫۰۰۰ نفر اعلام شده است.

سال ۱۳۹۴، پس از گذشت ۳۰ سال از عملیات کربلای ۴، کمیته جستجویمفقودین ستاد کل نیروهای مسلح ایران اعلام کرد که اجساد برخی ازمفقودین این عملیات را کشف کرده استاین کمیته اجساد ۱۷۵ غواصایرانی را که با دستانِ بسته کشته شده‌اند، کشف کرده‌استبه گفتهفرمانده این ستاد برخی از غواصان زنده به گور شده بودند.

عارف پاریس٬ جائر تهران

بر مجموعه وعده‌ها٬ موضع‌گیری‌ها و سخنرانی‌های آیت‌الله خمینی درپاریس نامی جز «دروغ» نمی‌توان گذاشت.

بنیانگذار انقلاب اسلامی در پاریس به «دروغ» جمهوری اسلامیمدنظرش را حکومتی همچون حکومت فرانسه خوانده بوداو همچنین گفتهبود که طلبه‌ای بیش نیست و پس از پیروزی انقلاب به قم خواهد رفت؛ اینوعده نیز «دروغ» بود.

طی این چهل و یک سال جمهوری اسلامی «دروغ» گفت و مردم چاره‌ایجز شنیدن آن نداشتند چون «مردم» ایران نه شهروند که رعیت حکومتیتمامیت‌ خواه هستندنظام آنقدر دروغ گفته است که دیگر اطمینانی بههیچ گفته‌ای وجود ندارد٬ سقوط پی‌درپی هواپیماها٬ تصادفات جاده‌ای وریلی٬ اختلاس‌ها و دزدی‌ها٬ همگی بخشی‌های دیگری از «دروغ»‌هایروزانه‌ای هستند که نظام می‌گوید و مردم چاره‌ای جز پذیرفتن یا حداقلسکوت در برابر آن ندارند.

چرا که هر اعتراضی٬ مانند اعتراضات تمامی این سال‌ها با مشت آهنینپاسخ می‌گیرد.