Saturday, November 27, 2021

 

اقدام به خودکشی یک دختر نوجوان در آبادان

خبرگزاری هرانا – روز سه شنبه ۲ آذرماه، یک دختر ۱۷ ساله در آبادان با پریدن از روی پل قصد خودکشی داشت، که مامورین کلانتری مانع اقدام وی شدند. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، روز سه شنبه ۲ آذر ۱۴۰۰، رئیس پلیس آبادان از اقدام به خودکشی یک دختر ۱۷ ساله در این شهر خبر داد.

سرهنگ حسین زلقی در این خصوص گفت: “در پی تماس تلفنی با مرکز پلیس ۱۱۰ خبری مبنی بر اینکه دختر ۱۷ ساله‌ای از روی سقف پاساژ سیتی سنتر قصد خودکشی دارد گزارش شد”.

بر اساس این گزارش، بلافاصله رئیس کلانتری ۱۶ امیرکبیر به همراه نیروهایش به محل اعزام و به سرعت خود را به یک قدمی دختر ۱۷ساله رسانده و متوجه شدند که دختر نوجوان قصد خود‌کشی داشته و قصد دارد خود را از طبقه ۴ پاساژ سیتی سنتر به درون خیابان بیندازد. در این حین، مأموران کلانتری ۱۶ در اقدامی سریع دختر نوجوان را گرفته و مانع خودکشی وی شدند.

دختر نوجوان به بخش مشاوره کلانتری منتقل شد. خانواده دختر نوجوان به کلانتری دعوت شده و در بخش مشاوره مشخص شد این دختر به دلیل مشکلات خانوادگی قصد خودکشی داشته است.

سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

 



مروز در اصفهان؛ گزارش جامع از تجمع خونین مردم و خشونت نیروهای امنیتی / ویدیو


خبرگزاری هرانا – تداوم اعتراضات کشاورزان اصفهانی و شهروندان حامی مطالبات آنان، با حضور گسترده نیروهای انتظامی و امنیتی به خشونت کشیده شد. نیروهای امنیتی اقدام به ضرب و شتم معترضان، شلیک گاز اشک آور، گلوله ساچمه‌ای و استفاده از شوکر کردند. به علاوه، اینترنت همراه در اصفهان با اختلال مواجه شده و در نقاطی از شهر کاملا قطع شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز جمعه ۵ آذرماه ۱۴۰۰، تداوم اعتراضات کشاورزان اصفهان با حضور گسترده نیروهای انتظامی و ایجاد فضای امنیتی به خشونت کشیده شد.

بر اساس ویدئوهایی که به دست هرانا رسیده است، تعداد پرشماری از نیروهای انتظامی برای متفرق کردن و سرکوب معترضان، به ضرب و شتم آنها، استفاده از شوکر و شلیک گاز اشک آور و گلوله ساچمه‌ای متوسل شده‌اند. شماری از شهروندان از جمله تعدادی از معترضان سالمند نیز مجروح شده و یا به دلیل استنشاق گاز اشک‌آور در تنفس دچار مشکل شده‌اند.

شهروندان و کشاورزان معترض صبح امروز طبق روال روزهای اخیر و در ادامه دور جدید اعتراضات که از تاریخ ۱۶ آبان‌ماه آغاز شده، تجمع خود را در بستر خشک زاینده رود آغاز کردند، اما در پی بسته شدن جاده‌های منتهی به محل تجمع توسط نیروهای انتظامی، اعتراض شهروندان به خیابان‌های مجاور کشیده شد.

معترضان در جریان این تجمع شعارهایی همچون تا آب نیاد تو رودخونه، برنمیگردیم به خونه، نترسید نترسید ما همه با هم هستیم، بی شرف بی شرف، ننگ ما ننگ ما پلیس الدنگ ما، حمایت حمایت و مرگ بر دیکتاتور” سر داده‌اند.

همچنین بنا بر گزارشاتی که به دست هرانا رسیده است، اینترنت همراه در برخی مناطق قطع و در سایر نقاط اصفهان نیز دچار اختلال شده است.

مادر یکی از شهروندان حاضر در تجمعات امروز به هرانا گفت: «فرزند بیست ساله من در حمایت از مطالبات کشاورزان معترض به همراه عموی کشاورزش، در کنار دیگر کشاورزان و معترضان حاضر در بستر خشک زاینده رود حاضر شد؛ اما متاسفانه در پی ضرب و شتم نیروهای انتظامی از ناحیه زانو زخمی شده است. عمویش نیز که از بیماری آسم رنج می‌برد، با استنشاق گاز اشک آور، حال نامساعدی دارد.»

Thursday, November 18, 2021

 خبرگزاری هرانا – محمد نوری زاد فعال مدنی، امروز چهارشنبه ۲۶ آبان‌ماه، با توقف اجرای حکم از زندان اوین آزاد شد. روز جاری پیش از آزادی محمد نوری زاد، فرزندش علی نوری زاد با پایان مرخصی به زندان تهران بزرگ بازگشت.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز چهارشنبه ۲۶ آبان ۱۴۰۰، محمد نوری زاد، فعال مدنی، از زندان اوین آزاد شد.

آزادی این زندانی سیاسی ساعتی پیش با توقف اجرای حکم حبس صورت گرفته است. پیش از آزادی این زندانی سیاسی، فرزندش علی نوری زاد با پایان مرخصی به زندان تهران بزرگ بازگشت.

روز گذشته محمدحسین آقاسی وکیل دادگستری با انتشار یادداشتی در صفحه توییتر خود گفته بود “از دادیاری ناظر زندان اوین تماس گرفته شد و اعلام کردند دادستان با توقف اجرای حکم موکل تان موافقت نموده ، برای کفالت ایشان و آزادی اش فردا به دایره نظارت زندان اوین باید مراجعه کنید”.

لازم به ذکر است؛ محمد نوری زاد که از بیماری‌های زمینه‌ای همچون آسم، مشکلات قلبی و فشار خون رنج می‌برد پیشتر در اعتراض به عدم رسیدگی پزشکی، در زمان ملاقات با خانواده‌اش سر و صورت خود را زخمی کرده و گفته بود: «هر روز بر خود زخمی عمیق وارد خواهد کرد تا اگر هدف هلاکت اوست، زودتر محقق گردد.»

پیشتر کارشناسان سازمان ملل طی بیانیه‌ای نگرانی خود را نسبت به وضعیت محمد نوریزاد، فعال مدنی محبوس در زندان اوین ابراز کرده و خواستار آزادی فوری او شدند. در این بیانیه جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر ایران، نیلز ملزر، گزارشگر ویژه در خصوص شکنجه و سایر رفتارها یا مجازات‌های بیرحمانه، غیرانسانی یا تحقیرآمیز و شماری دیگر از کارشناسان سازمان ملل بیان کردند که وضعیت سلامتی آقای نوریزاد آنچنان وخیم است که در صورت تداوم محرومیت از درمان و مراقبت‌های پزشکی عوارض جدی و مرگ احتمالی سلامت او را تهدید می‌کند.

اواسط مردادماه ۹۸ نامه ای با امضای ۱۴ تن از کنشگران مدنی مبنی بر استعفای آیت الله خامنه ای منتشر شده بود. با انتشار این نامه شماری از امضاکنندگان بازداشت و برخی دیگر نیز تحت فشار قرار گرفتند. آقای نوری زاد در تاریخ ۲۰ مردادماه ۹۸، همراه با شماری از فعالین صنفی و مدنی در مقابل محل برگزاری دادگاه تجدید نظر کمال جعفری یزدی، استاد دانشگاه، محبوس در زندان مشهد، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و مدتی بعد به زندان وکیل آباد مشهد منتقل شد. او نهایتا سال گذشته از زندان وکیل آباد مشهد به زندان اوین منتقل شد.

آقای نوری زاد در بخش نخست پرونده خود توسط شعبه ۴ دادگاه انقلاب مشهد به ریاست قاضی منصوری از بابت اتهاماتی ازجمله “توهین به بنیانگذار جمهوری اسلامی، توهین به مقدسات، توهین به رهبری، تشویش اذهان عمومی، همکاری با رسانه‌های خارجی، شرکت در تجمعات غیرقانونی”  به ۱۵ سال حبس، ۳ سال تبعید به ایذه و ۳ سال ممنوعیت خروج از کشور محکوم شد. این حکم در مرحله تجدیدنظر توسط شعبه ۳۵ دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی به ۱۵ سال حبس، ۲ سال تبعید به ایذه و ۲ سال ممنوعیت خروج از کشور تغییر یافت.

وی مردادماه ۹۹ در بخش دوم پرونده خود توسط دادگاه کیفری دو مشهد به دلیل حضور در مقابل ساختمان محل برگزاری دادگاه تجدید نظر کمال جعفری یزدی، از بابت اتهام “اخلال در نظم عمومی” به ۸ ماه حبس تعزیری، ۷۴ ضربه شلاق و تبعید به طبس و از بابت اتهام “نشر اکاذیب” به ۷۴ ضربه شلاق  محکوم شد. این حکم نهایتا توسط دادگاه تجدیدنظر استان خراسان رضوی عینا تایید شد.

آقای نوری زاد اردیبهشت ۹۹ از صدور حکم یک سال زندان دیگر برای خود به دلیل دفاع از حقوق شهروندان بهایی ساکن شهر ایوانکی در استان سمنان توسط دادگاه شهرستان ایوانکی خبر داد.

آقای نوری زاد پیش از این نیز سابقه بازداشت و محکومیت به دلیل فعالیت های مدنی مسالمت آمیز را دارد. محمد نوری‌زاد کارگردان، فیلمنامه‌نویس و روزنامه‌نگار ۶۶ ساله ایرانی است. او از روزنامه‌نگاران تندرو و مذهبی محسوب می‌شد که در سال‌های پایانی دهه هشتاد به صف منتقدان فعال جمهوری اسلامی پیوست و در سال‌های اخیر به جهت فعالیت‌های مدنی و ملاقات با خانواده‌های زندانیان سیاسی بارها بازداشت و حبس شده است.

در خصوص فرزند وی علی نوری زاد نیز گفتنی است؛ وی روز یکشنبه ۲۲ دی ماه ۹۸، در جریان تجمعات اعتراضی نسبت به ساقط کردن هواپیمای اکراینی توسط پدافند نیروی هوا فضای سپاه و ابراز همدردی با خانواده قربانیان، توسط نیروهای امنیتی در تهران بازداشت و در تاریخ ۱۳ بهمن ماه ۹۸، با تودیع قرار وثیقه به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان آزاد شد. آقای نوری زاد نهایتا توسط دادگاه انقلاب تهران به ۳ سال و نیم حبس تعزیری محکوم شد و این حکم به تایید دادگاه تجدیدنظر استان تهران رسید. وی در تاریخ ۱۲ مهر ۹۹، پس از حضور در واحد اجرای احکام دادسرای اوین بازداشت و جهت تحمل دوران محکومیت خود به زندان تهران بزرگ منتقل شد.

Friday, November 12, 2021

 





گزارشی از اعتراض و تجمع سراسری معلمان شاغل و بازنشسته/ بازداشت کوتاه مدت دو شهروند



خبرگزاری هرانا – امروز پنجشنبه ۲۰ آبان‌ماه، به دنبال فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران، معلمان و فرهنگیان شاغل و بازنشسته در شهرهای مختلف کشور از جمله اصفهان، کرمانشاه، باغملک، سنقر، رشت، نجف آباد، ابهر، بهبهان، بندر انزلی، سنندج، لردگان، بجنورد، شیروان، قم، شیراز، زرین دشت، ممسنی، فراشبند، داراب، پلدختر، خرم آباد، الیگودرز، بروجرد، کوهدشت، درود، تبریز، اهواز، ایذه، ماهشهر، اندیمشک، یاسوج، بوشهر، گناوه، اراک، ایلام، ساری، بابل، آمل، نکا، همدان، ملایر، زنجان، یزد، دزفول، قزوین، بوکان، جلفا، داران، جوانرود، دیواندره، مریوان، سقز، بندرعباس، خرم بید، ارومیه، تاکستان، مشهد، کرمان، شهرکرد، گچساران، دهدشت، لوداب، اسلام اباد غرب، شهربابک، شهرضا و مرودشت، در مقابل ساختمان اداره آموزش و پرورش شهرهای خود و معلمان ساکن در استانهای تهران و البرز در مقابل ساختمان سازمان برنامه و بودجه واقع در تهران، در اعتراض به عدم رسیدگی به مطالباتشان دست به تجمعات اعتراضی زدند. در جریان تجمع فرهنگیان تهران دستکم دو شهروند توسط ماموران انتظامی بازداشت و پس از چند ساعت آزاد شدند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، امروز پنجشنبه ۲۰ آبان ۱۴۰۰، اعتراض سراسری معلمان شاغل و بازنشسته سراسر کشور در بسیاری از شهرهای ایران شکل گرفت.

این معلمان در پی فراخوان شورای هماهنگی تشکلهای صنفی فرهنگیان ایران در شهرهای مختلف کشور از جمله اصفهان، کرمانشاه، بهبهان، باغملک، سنقر، رشت، نجف آباد، ابهر، بندر انزلی، سنندج، لردگان، بجنورد، شیروان، قم، شیراز، زرین دشت، ممسنی، فراشبند، داراب، پلدختر، خرم آباد، الیگودرز، بروجرد، کوهدشت، درود، تبریز، اهواز، ایذه، ماهشهر، اندیمشک، یاسوج، بوشهر، گناوه، اراک، ایلام، ساری، بابل، آمل، نکا، همدان، ملایر، زنجان، یزد، دزفول، قزوین، بوکان، جلفا، داران، جوانرود، دیواندره، مریوان، سقز، بندر عباس، خرم بید، ارومیه، تاکستان، مشهد، کرمان، شهرکرد، گچساران، دهدشت، لوداب، اسلام اباد غرب، شهربابک، شهرضا، مرودشت، در مقابل ساختمان اداره آموزش و پرورش شهرهای خود و معلمان ساکن در استانهای تهران و البرز در مقابل ساختمان سازمان برنامه و بودجه واقع در تهران، دست به تجمع اعتراضی زدند.

معلمان و فرهنگیان معترض در این تجمعات شعارهایی از قبیل “معلم زندانی آزاد باید گردد” و “معیشت، منزلت، سلامت، حق مسلم ماست”، “معلم داد بزن، حقت را فریاد بزن”، “هرگز ندیده ملتی ، این همه بی عدالتی” و “با این همه هیاهو ، حاصل وعده‌ها کو ” را سر دادند.

در جریان تجمع فرهنگیان تهران دستکم دو شهروند که هویت یکی از آنها مسعود فرهیخته احراز شده است، توسط ماموران انتظامی بازداشت و پس از چند ساعت آزاد شدند.

در روزهای اخیر شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران با انتشار بیانیه ای از معلمان سراسر کشور خواست که امروز پنجشنبه ۲۰ آبان، برای دادخواهی حقوق از دست رفته‌ خود دست به تجمع بزنند.

این شورا مهمترین مطالبات فرهنگیان را همسـان‌سـازی بازنشستـگان مبتنی ‌ بر قانـون مدیـریـت خدمـات کشوری، رتبه‌بنــدی معلمــان شاغل ۸۰ درصد حقٍــوق‌ هیـات علمی و مطالبه پاداش سنوات بازنشستگان ۹۹، عنوان کرده است.

 





کیوان صمیمی به بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل شد

خبرگزاری هرانا – کیوان صمیمی، سردبیر نشریه ایران فردا و از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر محبوس در زندان اوین، به بازداشتگاه وزارت اطلاعات موسوم به بند ۲۰۹ این زندان منتقل شد. آقای صمیمی از تاریخ ۱۷ آذرماه ۹۹ دوران محکومیت ۲ ساله خود را در زندان اوین سپری می‌کند.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، کیوان صمیمی، سردبیر نشریه ایران فردا و از بازداشت شدگان روز جهانی کارگر، به بازداشتگاه وزارت اطلاعات، موسوم به بند ۲۰۹ این زندان منتقل شد.

کیوان صمیمی از تاریخ ۱۷ آذرماه ۹۹ دوران محکومیت خود را در زندان اوین سپری می‌کند.

روز چهارشنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۸، همزمان با روز جهانی کارگر، ده‌ها تن از شرکت کنندگان در تجمع اعتراضی در مقابل ساختمان مجلس در پی ورود نیروهای امنیتی و به خشونت کشیده شدن این تجمع بازداشت شدند. نیروهای امنیتی به همراه کیوان صمیمی، در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۹۸ به محل نشریه ایران فردا رفته و ضمن تفتیش محل بسیاری از اسناد و مدارک موجود از جمله هاردهای کامپیوتر را با خود برده بودند. آقای صمیمی نهایتا روز دوشنبه ۲۷ خردادماه ۹۸، با تودیع قرار وثیقه، به صورت موقت و تا پایان مراحل دادرسی از زندان اوین آزاد شد.

آقای صمیمی در تاریخ ۱ اردیبهشت به صورت غیابی توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری از بابت اتهامات “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” و “فعالیت تبلیغی علیه نظام جمهوری اسلامی” به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شد. پس از صدور حکم و بعد از وارد شناخته شدن اعتراض آقای صمیمی به نحوه دادرسی، دادگاه مجددا وقت رسیدگی تعیین کرد.

کیوان صمیمی مجددا محاکمه و توسط شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی ایمان افشاری از بابت اتهام “اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت کشور” به ۳ سال حبس تعزیری محکوم شد. این حکم در مرحله تجدیدنظر توسط شعبه ۳۶ دادگاه تجدیدنظر استان تهران به ریاست قاضی احمد زرگر عینا تایید شد.

نهایتا علیرغم قبول درخواست اعاده دادرسی در دیوان عالی کشور، شعبه هم عرض با رد نظر دیوان، محکومیت آقای صمیمی را از ۳ سال به ۲ سال حبس کاهش داده بود.

پیشتر انجمن دفاع از آزادی مطبوعات در بیانیه‌ای نسبت به حبس عالیه مطلب‌ زاده و کیوان صمیمی، نائب رئیس و رئیس این انجمن اعتراض کرد.

آقای صمیمی بهمن‌ماه سال گذشته به بهانه انتشار مطالبی در خصوص جنبش‌های اجتماعی در کانال تلگرامی از حق ملاقات و تماس تلفنی محروم شده و کارت تلفن او را مسدود کرده بودند. مسئولان زندان استدلال کرده‌ بودند که این روزنامه‌نگار در مطالب خود مردم را به شورش تحریک کرده بود.

کیوان صمیمی، سردبیر نشریه ایران فردا و یکی از اعضای کانون نویسندگان ایران است. او پیشتر نیز در سال ۸۸ بازداشت و پس از تحمل دوران محکومیت خود از زندان رجایی شهر آزاد شده بود. آقای صمیمی، در دوره بازداشت قبلی، یک روز پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ در منزل شخصی‌اش بازداشت شد و در شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب اسلامی به اتهام زیر سوال بردن انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و شرکت در تظاهرات اعتراضی و نوشتن مطالب انتقادی به شش سال حبس تعزیری محکوم شد. صمیمی آذرماه سال ۸۹ به همراه تعدادی دیگری از زندانیان سیاسی زندان اوین به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد. وی نهایتا از بابت این بازداشت، صبح روز شنبه ٢۶ اردیبهشت ماه ۹۴، با پایان شش سال محکومیت، از زندان رجایى شهر کرج آزاد شد.

این فعال سیاسی، سابقه زندانی شدن در هر دو رژیم فعلی و سابق را دارد. یکی از برادران کیوان صمیمی در دوره پهلوی و دیگری نیز در دهه شصت و توسط جمهوری اسلامی اعدام شده‌اند.

Saturday, November 6, 2021

 

تیراندازی نیروی انتظامی به یک خانواده در اهواز مرگ مادر را در پی داشت

خبرگزاری هرانا – در تاریخ ۹ مهرماه، یک شهروند زن در اهواز  بر اثر شلیک بی ضابطه نیروهای نظامی مجروح شده و پس از دو روز در بیمارستان جان خود را از دست داد. به گفته همسر این شهروند، مامور نیروی انتظامی از فاصله نزدیک به خودروی آنها که در کنار خیابان توقف کرده بود، بدون هیچ اخطاری با اسلحه شلیک کرده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایلنا، در تاریخ ۹ مهرماه ۱۴۰۰، یک شهروند به نام ساناز در اهواز در پی شلیک بی ضابطه نیروی انتظامی جان خود را از دست داد.

میلاد محمدیان همسر وی که جوانی ۳۴ ساله و فروشنده  لوازم یدکی ماشین سنگین در اهواز است میگوید: تا یک ماه پیش زندگی خوبی داشتم. در اهواز  همه مرا می شناسند. کشتی گیر باشگاه نفت و عضو هیأت کشتی استان بودم و سرم به کار خودم گرم بود.

میلاد که نام شناسنامه‌ایش منصور است، درباره جزئیات واقعه آن روز گفت: وقتی درباره‌اش حرف می‌زنم حالم بد می شود. در یک لحظه دنیا جلوی چشم‌ام تیره و تار شد. نهم مهرماه سال‌جاری روز جمعه ساعت ۱۳:۱۰ دقیقه بود که به همراه همسرم ساناز و پسر ۳ ساله ام آریوبرزن سوار خودروی‌مان شدیم.حین سوار شدن پسرم بهانه گرفت جلو بنشید.ساناز همسرم گفت اشکالی ندارد راه زیادی نیست بگذار بنشیند.راهی خانه پدرم شدیم در حالی که پسرم در صندلی جلو و ساناز در صندلی عقب نشسته بودند. فاصله خانه ما تا منزل پدرم  تقریبا یک کیلومتر است.

میلاد افزود: منزل‌مان پشت یکی از خیابان‌های اصلی شهر اهواز است. پس از طی مسافتی وارد خیابان «مهدیس» شدیم. باید به سمت چپ خیابان دور می زدیم. هنگام دور زدن یک خودروی رونیز نیروی انتظامی، یک پژو پارس و ال نود شخصی وارد خیابان شدند . نزدیکی‌های خانه پدرم ، به ترتیب خودروی ال نود، پارس و رونیز نیروی انتظامی پشت سر ما  داخل بلوار  آبفا  پیچیدند .  از  آینه بغل خودروی ال نود را می‌دیدم . آریو برزن  سر پا  در صندلی جلو ایستاده بود و با مادرش  صحبت می کرد. ساناز هم عقب خودرو  و بین دو صندلی نشسته بود.

وی عنوان کرد:  متاسفانه در طول مسیر نظرمان عوض شد و قرار شد به خانه عمویم یعنی پدر همسرم برویم. چون ساناز گفت«امروز جمعه است و پدر و مادرت سن شان بالا است شاید بخواهند دم ظهری استراحت کنند. خواهرانت هم تمام طول هفته سرکار بودند شاید خسته باشند. بهتر است ناهار را به خانه مادرم برویم و عصر به خانه پدرت برگردیم. »

محمدیان ادامه داد: حین صحبت با ساناز بودم اما حواسم به آینه بغل بود. خودروی ال نود  را در  آینه می‌دیدم که با سرعت ۵۰ الی ۶۰ در حال حرکت است. از سر کوچه پدرم گذشتیم تا به سمت خانه مادر همسرم که آن هم تقریبا نزدیک بود برسیم. به تقاطع اول رسیدم  ال نود و پارس و رونیز نیروی انتظامی هم پشت سرم ایستادند. بلوار کمی شلوغ بود. سرعتم را کم کردم تا بلوار خلوت شود که بتوانم حرکت کنم. البته وسط بلوار آبفا هم بریدگی وجود دارد که اصلا نمی‌توان با سرعت حرکت کرد.

میلاد اضافه کرد: رفتم داخل بریدگی توقف کامل کردم که باند آن طرف خیابان خلوت شود و حرکت کنم. در همین حین خودروی رونیز پلیس از راه رسید. یک مأمور نیروی انتظامی از رونیز پیاده شد و اسلحه کلاشینکف را از دست سربازش گرفت و بدون هیچ تذکری از فاصله ۷۰ الی ۸۰ سانتی متری به شیشه عقب خودروی‌مان شلیک کرد. با صدای گلوله از خودرو پیاده شدم.آریو برزن خودش را از وسط صندلی ها در بغل مادرش رها کرد، همان زمان احساس کردم دنیا سرم خراب شده است.

میلاد گفت: تیر از پشت گوش سمت چپ به سر ساناز اصابت کرده  و از  سمت راست سرش خارج شده بود.  بیش از ۳ گلوله خورده بود. آن قدر از نزدیک به ماشین ما شلیک  کردند که تمام گردنش تخریب شده بود.  این حادثه بسیار تلخ و باورنکردنی در یک لحظه جلوی چشم من و پسرم که داشت با مادرش صحبت می کرد اتفاق افتاد. اگر منتظر رسیدن اورژانس می‌ماندم دیر می‌شد. ساناز را با همان خودروی رونیز پلیس به  بیمارستان رساندیم. اما با کمال تعجب ماموران نیروی انتظامی به محض اینکه همسرم را روی برانکارد بیمارستان طالقانی که مرکزسوانح وسوختگی است، گذاشتند یک دقیقه هم نماندند و محل را ترک کردند. در آنجا بعد از احیا کردن همسرم او را به بیمارستان گلستان انتقال دادند.

محمدیان ادامه داد: به رغم تلاش عوامل کادر درمان متاسفانه همسرم ساناز پس از ۴۸ ساعت در کمال ناباوری در بیمارستان گلستان اهواز فوت کرد. بعد از فوت همسرم تا امروز هیچ‌کس از عوامل انتظامی از من نه تنها دلجویی نکردند که حتی مرا برای توضیحات هم نخواستند. خودشان هم هیچ توضیحی تا امروز به من ندادند. فقط پرونده  شکایت ما را به اداره بازپرسی شعبه ۳ اهواز ارجاع دادند. وقتی رفتم به‌ آنها  گفتم چرا حین توقف خودرو به ما شلیک کردید ، اصلا چرا به ما شلیک کردید. مگر ما چه کرده بودیم ؟ فقط گفتند دنبال سارق مسلح بوده‌اند.

وی ادامه داد: کجای دنیا سارق مسلح با زن و بچه به سرقت می رود؟ آیا سارق مسلح در تقاطع توقف می‌کند تا پلیس فرصت کند از خودرویش پیاده و اسلحه را از دست سربازش بگیرد و از فاصله نزدیک به او شلیک کند؟ تازه حتی اگر شک هم داشتند که ما سارق یا هر جرم دیگری مرتکب شده‌ایم باید بلافاصله دست به اسلحه شوند؟ مگر ما اسلحه داشتیم؟ نباید ابتدا آژیر می‌زدند یا دستور ایست می‌دادند؟ چرا دوتا خودروی همراه‌شان توقف کردند تا من از جاده بگذرم تا خودروی سوم هم برسد و خانه‌ خراب مان کنند.

وی افزود: شاید باور نکنید اما ماشین پلیس یک بار از مقابل ما گذشت و بچه‌ام را در صندلی جلو که سر پا ایستاده بود، دید. حتی اگر قاتل هم بودم باید به لاستیک خودرو  شلیک می کردند نه اینکه به طرف ما شلیک می کردند.

وی گفت: نیروی انتظامی وظیفه‌اش مقابله با ناامنی است اما ما هیچ ناامنی ایجاد نکرده بودیم.

بی اطلاعی پلیس اهواز از موضوع

پس از شنیدن  ماجرای میلاد محمدیان، برای درستی یا نادرستی ادعای او با پلیس نیروی انتظامی اهواز تماس گرفته شد. قریب به اتفاق مسئولان نیروی انتظامی اظهار بی‌اطلاعی کردند. تنها یک نفر از مسئولان این نهاد، پیگیری موضوع را به شخص مسئول دیگری  ارجاع داد. اما آن مسئول نیز در پاسخ گفت: «اگر موردی باشد خودمان توضیح می‌دهیم و اطلاع رسانی می‌کنیم. »

تماس با روابط عمومی نیروی انتظامی کشور هم به جایی نرسید و به‌رغم انتظار حدود یک هفته هیچ توضیحی داده نشد.

وکیل خانواده محمدیان هم که رسیدگی به پرونده کشته شدن ساناز محمدیان را بر عهده گرفته است، در این باره، گفت: در تاریخ نهم مهرماه امسال ماموران نیروی انتظامی اینگونه گزارش کرده‌اند که دو فقره سرقت مسلحانه به عنف به مرکز فوریت‌های پلیسی ۱۱۰ اعلام می‌شود که یکی در محدوده فاز ۲ پاداد شهر خیابان ۴۶ وصال و یکی در محدوده شهرستان کارون منطقه مهدیس بوده است، که البته هنوز صحت آن ثابت نشده است.

پدرام منجزی ادامه داد: براساس گفته مأموران ۲ فقره سرقت ساعت دوازده و نیم ظهر روز حادثه (نهم مهرماه) بر اساس گزارش مرکز فوریت‌های  پلیس به کلانتری ۲۳ اهواز اعلام شد که بلافاصله مأموران کلانتری ۲۳ به همراهی سرکلانتر شرق اهواز به منطقه مهدیس اعزام می‌شوند. این ماموران پلیس به همراه یک خوروی رونیز سازمانی، ال نود و یک پژو پارس شخصی به محل مورد نظر حرکت می‌کنند. در همین حین هم منصور محمدیان ملقب به میلاد به همراه پسر سه ساله و همسرش به همراه خوروی پژوی سفید رنگش از محل می‌گذرند.

این وکیل پایه یک دادگستری اضافه کرد: زمانی به خودروی محمدیان شلیک می‌شود که خودروی میلاد در  تقاطع بی‌حرکت ایستاده بود و با صدای شلیک گلوله مأمور پلیس، میلاد از خودرو پیاده می‌شود و اسلحه کلاشینکف را در دست مأمور مشاهده می‌کند و فریاد می‌زند همسرم را کشتید که مأمور با شنیدن این حرف اسلحه از دستش می‌افتد و سرباز همراهش اسلحه را از روی زمین بلند می‌کند.

هیچ تعقیب و گریزی صورت نگرفت و آژیری هم به صدا در نیامد

منجزی گفت: مأموران مدعی‌اند ابتدا خودروی محمدیان را تعقیب کردیم، پس از روشن کردن صدای آژیر، تیر هوایی زدیم اما او توقف نکرد و ما هم به سمت لاستیک عقب شلیک کردیم که تیر به سر همسر وی اصابت کرد اما محمدیان همه این ادعاها را تکذیب می‌کند.

این وکیل دادگستری مدعی شد: پس از اطلاع از موضوع بلافاصله برای پیگیری حادثه به کلانتری رفتم. با توجه به صحبت‌هایی که بین مأموران رد و بدل می‌شد شنیدم که می‌گفتند هیچ‌گونه تعقیب و گریزی از سوی مأموران کلانتری صورت نگرفته و آژیری هم به صدا در نیامده بود.

وی ادامه داد: دو روز بعد (یازدهم مهرماه ) و پس از فوت ساناز محمدیان در بیمارستان گلستان به دادسرای نظام اهواز شکایت کردیم تا تعیین شعبه کنند، خانواده متوفی ناراحت بودند که چرا تعیین شعبه نمی‌شود. این در حالی است که دادسرای نظام نسبت به دادسراهای عمومی بسیار خلوت‌تر است. در جواب دادستان گفت اول آبان ماه تعیین شعبه می‌کنیم که براساس قانون رویه درستی نیست زیرا از روز حادثه تا اولین روز دادرسی ۲۱ روز گذشته است. هر چند تا کنون هم هیچ دادگاهی برگزار نشده است.

منجزی ادامه داد: حتی تاکنون کسی را برای بررسی خودروی محمدیان که همسرش در داخل آن کشته شده هم نفرستادند تا صحنه جرم  را  بازسازی کند به عبارتی تحقیقات مقدماتی این حادثه به شدت به کندی پیش می رود.

وی گفت: وقتی برای پیگیری پرونده به کلانتری رفتم، از مأموران سئوال کردم آیا شماره پلاک خودرو همانی بود که به شما اعلام شد؟‌ اسم پلاک را که آوردم سکوت کردند. مأموران می‌گویند نزدیک به ۱۰۰۰ متر خودروی محمدیان را در روز حادثه تعقیب کرده‌اند در صورتی که از در منزل وی تا محلی که به خودرویش تیراندازی شده تنها ۸۰۰ متر است.

یک منبع آگاه از بیمارستان گلستان اهواز نیز که خواست نامش فاش نشود در این باره گفت: عصر روز نهم ماه زنی را که از ناحیه گردن تیر خورده و به شدت آسیب دیده بود از بیمارستان طالقانی به بیمارستان ما منتقل کردند. این زن که بعدا فهمیدیم نامش ساناز است در بخش ان.آی.س‌یو  بستری شد. او دچار مرگ مغزی شده بود که در نهایت هم فوت کرد.

این منبع آگاه ادامه داد: روز حادثه شوهر این خانم بسیار شوکه شده بود و حال مناسبی نداشت.

شلیک نیروهای نظامی و امنیتی به شهروندان در شهرهای مختلف کشور امری مسبوق به سابقه است. این امر در مواردی منجر به آسیب‌های دائمی و یا جان باختن شهروندان می‌شود.

در ماده ۷ قانون به‌کارگیری سلاح توسط مأمورین نیروهای مسلح در موارد ضروری آمده است: “مأمورین موضوع این قانون هنگام بکارگیری سلاح باید حتی‌المقدور پا را هدف قرار بدهند و مراقبت نمایند که اقدام آنان منجر به فوت نشود و به اشخاص ثالث که دخیل در ماجرا نمی‌باشند آسیب نرسد.” در تبصره‌ این ماده نیز گفته شده که “‌مواظبت و مراقبت از حال مجروحین بر عهده‌ی مأمورین انتظامی است و باید در اولین فرصت آنان را به مراکز درمانی برسانند.”

 

دو شهروند به دلیل داشتن رابطه خارج از ازدواج به اعدام محکوم شدند





خبرگزاری هرانا – دو شهروند زن و مرد در تهران به اتهام رابطه خارج از ازدواج تحت عنوان “زنای محصنه”، توسط شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک این استان به اعدام محکوم شدند. حکم صادره در دیوان عالی کشور تایید شد.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از روزنامه شرق، دو متهم در تهران توسط شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک این استان به اعدام محکوم شدند.

بر اساس این گزارش، رسیدگی به این پرونده از ۲۴ دی‌ماه سال ۹۹، به‌دنبال شکایت زن جوانی به نام مریم آغاز شد.

این زن که به پلیس آگاهی رفته بود، از همسرش به نام میثم و زن جوانی به نام ساره شکایت کرد و مدعی شد: مدتی بود به رابطه همسرم و یک زن جوان مشکوک شده بودم تا اینکه مدارکی به‌ دست آوردم که نشان می‌داد آنها با هم رابطه دارند.

با این شکایت دستور جلب صادر و دو متهم بازداشت شدند. میثم متهم ۲۷‌ ساله داشتن هر گونه رابطه‌ای را رد کرد.

ساره ۳۳‌ ساله متهم دیگر این پرونده به مأموران گفت: من همسر دارم. سال ۹۲ ازدواج کردم و حالا پسری چهار‌ساله دارم. مدتی قبل با میثم آشنا و به او علاقه‌مند شدم. من و میثم نیمه‌شب به خانه مجردی او رفته بودیم که ساعت هشت صبح توسط مأموران دستگیر شدیم.

در این میان پدر‌ همسرش ساره به اتهام “زنای محصنه” از این زن و مرد شکایت و برایشان تقاضای اشد مجازات را مطرح کرد. پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.

در جلسه دادگاه زن جوان جرمش را نپذیرفت و گفت: من با میثم فقط رابطه دوستانه داشتم. میثم نیز اتهام “زنای محصنه” را نپذیرفت.

در پایان جلسه قضات دادگاه با توجه به مدارک‌ موجود در پرونده هر دو متهم را به‌ اتهام “زنای محصنه” به اعدام محکوم کردند. پس از اعتراض متهمان به این حکم، پرونده در شعبه ۲۶ دیوان عالی کشور تحت رسیدگی قرار گرفت و قضات حکم اعدام این ۲ متهم را تأیید کردند.

Wednesday, November 3, 2021

 



ضرب و شتم و قتل یک مددجو توسط مسئولان کمپ ترک اعتیاد اسلامشهر

خبرگزاری هرانا – روز پنجشنبه ۲۵ شهریور، یک مددجو در یک کمپ ترک اعتیاد واقع در اسلامشهر تهران، توسط سه تن از مدیران کمپ مورد ضرب و شتم قرار گرفت و پس از انتقال به بیمارستان جان خود را از دست داد. دستور بازداشت ۳ مدیر کمپ جهت تکمیل تحقیقات پرونده پس از اعلام قطعی علت فوت این مددجو توسط پزشکی قانونی، صادر شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از رکنا، روز پنجشنبه ۲۵ شهریورماه ۱۴۰۰، یک مددجو در پی ضرب و شتم توسط سه تن از مدیران یک کمپ ترک اعتیاد، جان خود را از دست داد.

بر اساس این گزارش، این مرد ۴۵ ساله که سعید نام داشته، یکی از مددجویان یک کمپ ترک اعتیاد در اسلامشهر تهران بوده که توسط سه تن از مدیران کمپ مورد ضرب و شتم قرار گرفته است و در پی وخامت حال، به بیمارستان فیاض بخش منتقل شده و نهایتا پس از ۵ روز جان خود را از دست داده است.

پس از آن، بازپرس مصطفی واحدی از شعبه ۱۱ دادسرای امور جنایی تهران دستور بازداشت ۳ مدیر کمپ ترک اعتیاد را صادر کرد تا پس از اعلام نظریه پزشکی قانونی مبنی بر علت مرگ سعید تحقیقات تکمیلی در این پرونده صورت گیرد.

معتادان از منظر علمی افرادی بیمار و نیازمند کمک هستند که باید در سایه حمایت جامعه و خانواده از این بیماری رهایی یابند. در ایران مراکز ترک اعتیادی وجود دارد که به راحتی مجوز دریافت می کنند و هیچگونه نظارت مناسبی بر عملکرد و نحوه برخورد آنها با این دست از بیماران، توسط ارگانهای مربوطه صورت نمی‌گیرد.

 

زندان سنندج؛ مرگ یک زندانی به دنبال ضرب و شتم توسط ماموران زندان



خبرگزاری هرانا – شب سه‌شنبه ۱۱ آبان‌ماه ی


ک زندانی در زندان سنندج به دنبال ضرب‌وشتم توسط ماموران



زندان و به دلیل وارد آمدن ضربه به سر، جان خود را از دست داد. ضرب و شتم زندانیان در زندان‌های ایران امری مسبوق به سابقه است. در حالیکه مسئولیت حفظ سلامت زندانی در دوران محکومیت، با سازمان زندان‌ها است این درگیری‌ها در مواردی منجر به آسیب‌های جبران ناپذیر و یا مرگ زندانی می‌شود.

به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، شب سه‌شنبه ۱۱ آبان‌ماه ۱۴۰۰، یک زندانی در پی ضرب و شتم توسط ماموران زندان سنندج و به دلیل ضربه به سر جان خود را از دست داد.

هویت این زندانی “خسرو جمالی فر، ۲۶ ساله، متهم به قتل و در انتظار صدور حکم” توسط هرانا احراز شده است.

به گفته یک منبع مطلع روز سه‌شنبه ۱۱ آبان‌ماه آقای جمالی فر در کریدور بند قرنطینه این زندان با یکی دیگر از زندانیان درگیر شد. این منبع مطلع در این خصوص افزود: «ماموران زندان خسرو را با باتوم مورد ضرب و شتم قرار دادند و او نهایتا به دلیل ضربات وارده فوت کرد. در این ماجرا قصور پرستار زندانی به نام عبدالهی و عدم اعزام به موقع به بیمارستان نیز در مرگ این زندانی موثر بوده است. هم اکنون سایر زندانیان زندان سنندج تقاضای بررسی دوربین‌های مدار بسته کریدورها دارند و همینطور خواستار بازدید بازرسان سازمان زندان‌ها و قوه قضاییه هستند. اما تا این لحظه پاسخی به خواسته آنها داده نشده و فضای امنیتی بر زندان حاکم شده است.»

ضرب و شتم زندانیان در زندان‌های ایرانی امری مسبوق به سابقه است. این درگیری‌ها در مواردی منجر به آسیب‌های جبران ناپذیر و یا مرگ زندانی می‌شود. این امر در حالی است که مسئولیت حفظ سلامت زندانی در دوران محکومیت، با سازمان زندان‌ها است.

Monday, November 1, 2021

گزارش ماهانه؛ نگاهی اجمالی به وضعیت حقوق بشر مهر 1400

زارش ماهانه؛ نگاهی اجمالی به وضعیت حقوق بشر مهر ۱۴۰۰









خبرگزاری هرانا – آنچه در پی می‌آید گزارش ماهانه و اجمالی از وضعیت حقوق بشر در ایران در دوره زمانی مهر ماه ۱۴۰۰ است که به همت نهاد آمار، نشر و آثار مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران تهیه شده است، این گزارش با توجه به حجم محدود آن و نیز به دلیل عدم اجازه فعالیت گروه‌های مستقل مدافع حقوق بشر در ایران نمی‌تواند بازتاب بی نقص وضعیت حقوق بشر در ایران باشد.

لازم به یادآوری است بخش آمار این تشکل به‌صورت سالانه گزارش مفصل‌‌تر خود را به اشکال آماری و تحلیلی از وضعیت حقوق بشر در ایران منتشر می‌کند.

خلاصه آنچه گذشت:

اخبار نقض حقوق بشر در مهر ماه ۱۴۰۰، با قریب به ۴۴ مورد اعدام، محکومیت‌های متعدد، احضارها، نقض گسترده حقوق زندانیان، نقض پایدار آزادی بیان، تجمعات کارگران بخصوص در زمینه معوقات مزدی و موارد دیگری که در استان‌های مختلف رخ داد، همراه بود. این گزارش بر مبنای اطلاعاتی گردآوری شده که صحت آن‌ها به احراز رسیده است.

اعدام

مهرماه با قریب به ۴۴ مورد اعدام همچنان بازگو کننده نقض حق حیات در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران است. بنا بر گزارش نهادهای بین‌المللی، ایران به تناسب سرانه جمعیت و میزان اعدام، رتبه نخست اعدام شهروندان خود در دنیا را دارد. از مهمترین رویداد ها در این باره می‌توان به اجرای حکم اعدام دو زندانی به نام های ماشااله سبزی و اسماعیل سلطان‌آبادی در زندان دیزل آباد کرمانشاه اشاره کرد. این زندانی ها با وجود نبود دلایل کافی و تنها با اجرای مراسم قسامه از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شده بودند. به گفته یک منبع مطلع ماشااله سبزی تا آخرین لحظه و پیش از اجرای حکم اتهام انتسابی را قبول نکرده است.

در ماه سپری شده، حکم اعدام علی محمد محمدی و اسلام محمدی در زندان سپیدار اهواز، ۸ زندانی در زندان تربت جام، ۶ زندانی در زندان عادل آباد شیراز، حسین دادزاده و رامین دادزاده در زندان مرکزی یزد، امید سارانی در زندان بیرجند و ابراهیم رخشانی در زندان قاین به اجرا درآمد.

افزون بر این، شهروز (الکس) سخنوری، به همراه متهم ردیف دوم پرونده خود از بابت اتهامات “قاچاق بین‌المللی انسان” و “افساد فی‌الارض” و یک متهم از بابت اتهام قتل به اعدام محکوم شدند.

همچنین، شعبه ۳۱ دیوان عالی کشور حکم اعدام شاکر بهروز، زندانی سیاسی محبوس در زندان ارومیه را تایید کرد. آقای بهروز در این پرونده به قتل یکی از اعضای سپاه پاسداران متهم شده است. این زندانی سیاسی شهریورماه سال گذشته در پرونده دیگر خود توسط دادگاه انقلاب ارومیه به اتهام “بغی” به اعدام محکوم شده بود که این حکم تیرماه امسال توسط دیوان عالی کشور نقض شد.

بیش از ۷۵ درصد اعدام های صورت گرفته در ایران توسط دولت یا نهاد قضایی اطلاع رسانی نمی‌شوند که نهادهای حقوق بشری اصطلاحا آن را اعدام “مخفیانه” می‌خوانند.

آزادی اندیشه و بیان

در مهرماه، بسان گذشته بازداشت متهمان بصورت متعدد گزارش شد که از میان این گزارشات میتوان به بازداشت سپیده قلیان در اهواز، محمد خلیلی، غلام طیبی و علی طیبی در بهبهان، جواد لعل محمدی در مشهد، ابوالفضل پورحسینقلی در کلیبر و آرش شادمند در تبریز، خدیجه مهدی پور در ایلام، سعید رضایی و احسان رضایی در رشت، ۱۱ شهروند در استانهای کردستان، قم، البرز و تهران اشاره کرد.

همچنین، هشت دستفروش کتاب در میدان انقلاب تهران، به دلیل آنچه “فروش کتاب‌های غیر قانونی” عنوان شده، توسط پلیس امنیت بازداشت شدند. نیروهای پلیس برخی از کتب دستفروشان را ضبط و با خود برده اند.

در ماه سپری شده محکومیت های متعددی صورت گرفت که از این تعداد می توان به محکومیت پیام شکیبا به ۱۳ ماه حبس تعزیری، سعید تابناک به ۴ سال و ۲ ماه حبس تعزیری، محمد محمودی به پرداخت ۶ میلیون تومان جزای نقدی بدل از یکسال حبس تعزیری و یک میلیون تومان جزای نقدی بدل از شلاق، نازنین زاغری رتکلیف به یک سال حبس و یک سال ممنوع الخروجی، حسن فرجی به ۱۰ ماه حبس، محمدطاهر حسین‌پور به ۱۵ ماه حبس، رضا اسلامی به ۵ سال حبس و مهرنوش طافیان به شش ماه و یازده روز حبس اشاره کرد.

طبق قانون، قاضی نباید کسی را احضار یا جلب کند، مگر آن که دلایل کافی داشته باشد. اگرچه ممکن است کسی که در مظان اتهام قرار گرفته است، پس از پایان دادرسی، تبرئه شود، اما همین زدن برچسب اتهام به دیگری باید دلیل داشته باشد. قاضی در صورت سهل‌انگاری در این مورد، خود مشمول محکومیت انتظامی می‌شود. اما در این حیطه معیارهای مراجع قضایی ایران متناقض با موازین حقوق بشری است.

از این قرار، محبوبه فرحزادی به دادگاه انقلاب تهران، ابوالفضل کرامتی و یوسف سلحشور و امیر ستاری رئوف و اولدوز قاسمی به دادگاه کیفری تبریز و فرنگیس مظلوم به واحد اجرای احکام دادسرای اوین احضار شدند.

همچنین، نرگس محمدی، سخنگوی کانون مدافعان حقوق بشر طی ابلاغیه‌ای جهت اجرای حکم به واحد اجرای احکام دادسرای اوین احضار شد.

در ضمن، روز یکشنبه ۲۵ مهرماه، علی زلفی شهروند اهل بوکان جهت اجرای حکم حبس به زندان این شهرستان منتقل شد.

در ماهی که گذشت، رضا محمدحسینی، یوسف سلحشور و محمدصادق احمدی‌نیا در مراجع قضایی محاکمه شدند.

همینطور، روز یکشنبه ۱۱ مهر، مدیر مسئول روزنامه همدلی از بابت اتهام «نشر اکاذیب به قصد تشویش اذهان عمومی» توسط دادگاه مطبوعات مجرم شناخته شد.

در این ماه، منازل ابوالفضل پورحسینقلی، آرش شادمند و جواد لعل محمدی مورد تفتیش ماموران امنیتی قرار گرفت.

لازم به ذکر است، به دنبال تغییرات مدیریتی در روزنامه همشهری، تمدید قرارداد روزنامه نگاران این موسسه مشروط به قبولی در گزینشی است که در آن سوالاتی درباره جزییات و سبک زندگی، عقاید و مواضع آنها از جمله “چرا ازدواج نکرده‌ای؟”، “چرا بچه نداری؟” و یا سوالاتی درباره احکام و نماز و عقاید دینی و سیاسی، مثلا “چرا در انتخابات رای ندادی؟”، “چرا نماز جمعه نمی‌روی؟” و …. پرسیده می‌شود.

زندان

از سوی دیگر روز پنج‌شنبه ۱ مهرماه، خبر جان باختن امیرحسین حاتمی در زندان تهران بزرگ در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. امیر حسین حاتمی، فرزند آغلی، ۲۲ ساله، از اهالی روستای لرنی از توابع بخشی شیروان استان ایلام و ساکن تهران در یکی از بازارهای تهران کار می‌کرد که به دنبال درگیری با یک شهروند توسط ماموران نیروی انتظامی بازداشت و به زندان تهران بزرگ منتقل شده بود که به طرز مشکوکی جان باخت.

همچنین، سعید دهقان، وکیل دادگستری و از همکاران پیام درفشان، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر با انتشار یادداشتی در صفحه شخصی خود جزییات بیشتری در خصوص بازداشت وی مطرح کرده است. آقای دهقان در این یادداشت از جزئیات نحوه بازداشت این وکیل دادگستری پرده برداشته و از انتقال پیام درفشان به یکی از خانه‌های امن، تزریق داروی نامشخص منجر به بروز رعشه، قطع شدن زبان، انتقال به بیمارستان روانپزشکی امین آباد، استفاده از شوک الکتریکی و ضرب و شتم این فعال حقوق بشر توسط سربازان سازمان زندان‌ها خبر داده است.

افزون بر این، در پی بروز درگیری و ضرب و شتم شماری از زندانیان سیاسی محبوس در زندان تهران بزرگ در تاریخ روز جمعه ۱۶ مهر، که منجر به اسیب دیدن شاپور احسانی راد، پویا قبادی، اسماعیل گرامی، اکبر باقری و اکبر فراجی شده بود، روز دوشنبه ۱۹مهرماه، ۱۴ تن از مضروبین به نام های حسین قشقایی، مهران دلفان آذری، میثم غلامی، حجت الله رافعی، رضا صلواتی، مرتضی اولنگی، شهاب سلطانیان، داوود عبدالهی، شاپور احسانی راد، پویا قبادی، اسماعیل گرامی، اکبر باقری، علیرضا فرشی و اکبر فراجی به سالن ۱ تیپ دو این زندان منتقل شدند. انتقال این زندانیان به سالن ۱ که با عنوان بند دربسته نیز شناخته می‌شود، با حضور شماری از مقامات زندان به صورت اجباری و علیرغم شرایط غیراستاندارد و نامناسب این سالن صورت گرفته است.

گفتنی است، حدود ۱۵ زندانی متهم به رابطه با همجنس در بندهای ۲ و ۱۰ زندان رجایی شهر کرج عمدتا به صورت بلاتکلیف نگهداری می‌شوند. این شهروندان تحت عنوان اتهاماتی چون رابطه نامشروع و لواط بازداشت شده‌اند.

از سوی دیگر، محسن احمدزاده شهروند اهل مهاباد، علارغم گذشت بیش از یک ماه از زمان بازداشت کماکان در یکی از بازداشتگاه های امنیتی ارومیه بسر میبرد و از سرنوشت وی اطلاعی در دست نیست.

همینطور، عبدالرشید ریگی روحانی اهل سنت در شهرستان مهرستان واقع در استان سیستان و بلوچستان، علیرغم اتمام دوران محکومیت همچنان در زندان به سر می‌برد.

به علاوه، معین میثاقی، نگاره قادری، هایده فروتن و پسرش مهران مصلی نژاد، شهروندان بهائی ساکن شیراز علیرغم گذشت بیش از یک ماه از زمان بازداشت در سلول‌های انفرادی بازداشتگاه پلاک ۲۰۱ نیروی انتظامی شیراز نگهداری می‌شوند. این شهروندان تنها یکبار اجازه ملاقات با خانواده خود را داشته‌اند.

به جز این، قاسم بهرامی، شاعر منتقد که با نام “شیدای همدانی” شناخته می‌شود علیرغم گذشت بیش از یک ماه از زمان دستگیری در مشهد کماکان در بازداشت و بیخبری به سر میبرد.

گفتنی است، مژگان کاوسی، زندانی سیاسی روز شنبه ۱۷ مهرماه به زندان کچوئی کرج منتقل شد و روز چهارشنبه ۲۱ مهرماه، به زندان اوین بازگردانده شد و سپس همان روز به دلیل دستور اشتباه دادستان به زندان کچوئی کرج بازگردانده شد. وی در جریان انتقال به زندان کچوئی کرج، مدت ۳ روز را در بازداشتگاه نیروی انتظامی سپری کرده و در میان متهمان به جرائم عمومی نگهداری شده بود. او در زمان این انتقال‌ مجبور به بازرسی بدنی تا برهنگی کامل شده و مورد بدرفتاری و توهین ماموران نیروی انتظامی قرار گرفته است.

به جز این، سهیل عربی، زندانی عقیدتی و بهنام موسیوند، فعال مدنی محبوس در زندان رجایی شهر کرج، روز چهارشنبه ۱۴ مهرماه از حضور در جلسه دادگاه مرتبط با پرونده‌ای که در دوران حبس علیه آن‌ها گشوده شده، خودداری کردند. آن‌ها در پی امتناع از حضور در جلسه دادگاه، توسط نائب رئیس زندان به ضرب و شتم تهدید شده‌اند. آنها همچنین، روز سه‌شنبه ۲۷ مهرماه توسط ماموران زندان رجایی شهر کرج مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به قرنطنیه این زندان منتقل شدند. گفته می‌شود که این رفتار با دستور الله کرم عزیزی، رئیس زندان رجایی شهر کرج و به بهانه اعتراض به بازرسی بدنی صورت گرفته است.

به علاوه، سهیلا حجاب، زندانی سیاسی محبوس در زندان قرچک ورامین شب شنبه ۱۰ مهرماه در حالی که در اعتصاب غذا و تحصن بسر می‌برد، توسط شماری از زندانیان متهم به جرائم خشن مورد ضرب و شتم قرار گرفت. این امر با تحریک یکی از مسئولان زندان رخ داده است. یک منبع مطلع در خصوص این رخداد به هرانا گفت: «یکی از افسران شیفت، در بند ۳ که محل نگهداری زندانیان متهم به سرقت است را باز کرده و تعدادی از زندانیان با تحریک او به سراغ سهیلا رفته، به زور سهیلا حجاب را به بند ۳ برده و کفنی که زمان تحصن به تن کرده بود را بر تنش پاره کرده و سعی کرده بودند به او غذا دهند. وقتی که با مقاومت سهیلا روبرو شدند، او را مورد ضرب و شتم قرار داده و مجددا او را بر روی زمین کشیده و مقابل بند ۸ رهایش می‌کنند.»

در مهرماه، محبوبه رضایی، زندانی سیاسی از زندان بوشهر به زندان عادل آباد شیراز تبعید شده است. خانم رضایی پیشتر توسط شعبه ۱ دادگاه انقلاب شیراز به ۱۳ سال حبس تعزیری محکوم شده بود که با اعمال ماده ۱۳۴، مجازات اشد یعنی ۵ سال آن قابل اجرا بود. این حکم در مرحله تجدیدنظر به ۲ سال و ۶ ماه حبس تعزیری تقلیل یافت. با این حال هم اکنون در پرینت زندان خانم رضایی میزان محکومیت ۵ سال ذکر شده است.

برخی زندانیان در دوران بازداشت و یا حبس خود در کنار مشکلات هر روزه زندان به ناچار برای شنیده شدن دادخواهی‌شان دست به اعتصاب غذا می‌زنند.

در مهرماه، داراب رشیدی در زندان ارومیه، علیرضا فرشی و عباس لسانی به ترتیب در زندان های تهران بزرگ و اردبیل، سهیل عربی و بهنام موسیوند در زندان رجایی شهر کرج و خالد پیرزاده در زندان شیبان اهواز در اعتصاب غذا به سر بردند.

در ضمن، علی نوری زاد، از بازداشت شدگان اعتراضات سراسری دیماه ۹۸، روز یکشنبه ۱۱ مهرماه، با دستبند و لباس زندان از زندان تهران بزرگ به بیمارستان رازی (امین آباد) منتقل شد.

گفتنی است، در مهرماه، به زندانیان زندان ارومیه وعده داده شده که در صورت مصاحبه تلویزیونی و تمجید از شرایط موجود به مرخصی اعزام شده و یا اسامی آنها برای مشمول عفو شدن به قوه قضاییه داده می‌شود. از هر بند ۲ زندانی جهت مصاحبه با صدا و سیما دعوت شده‌اند. به آنها گفته شده که باید در خصوص وضعیت بهداشتی، امکانات رفاهی زندان، رسیدگی به پرونده‌های زندانیان و … صحبت‌های دیکته شده و مثبت کنند.

یکی از خطرخیزترین کانون‌های شیوع ویروس کرونا زندان‌ها هستند. قشر زندانیان کمتر مورد توجه افکار عمومی و مسئولین قرار می گیرند.

در این ماه، تست کرونای هوشنگ رضایی، آرشام رضایی و رضا محمدحسینی در زندان رجایی شهر کرج مثبت اعلام شد.

حق درمان و رسیدگی پزشکی همواره از مهم‌ترین موارد نقض حقوق زندانیان در ایران به شمار می‌رود.

از این قرار، خسرو صادقی بروجنی و ناهید تقوی در زندان اوین، مطلب احمدیان، افشین بایمانی، حمزه سواری، حسن صادقی، ابوالقاسم فولادوند، هوشنگ رضایی، ایرج حاتمی، علی اسحاق، فرهاد فهندژ، سعید اقبالی، سهیل عربی، علی موسی نژاد فرکوش، فرزین رضایی روشن، ارژنگ داوودی و مهدی مسکین نواز در زندان رجایی شهر کرج و عباس واحدیان شاهرودی در بازداشتگاه اداره اطلاعات مشهد از دریافت خدمات درمانی محروم بودند.

با وجود خطرهای موجود، محرومیت زندانیان عقیدتی و سیاسی از اعزام به مرخصی به وفور گزارش شده است که از مهمترین آنها میتوان به ناهید تقوی در زندان اوین و هوشنگ رضایی در زندان رجایی شهر کرج اشاره کرد.

اقلیت های ملی و مذهبی

اتنیک ها در مهرماه نیز زیر فشار فزاینده بازداشت‌ها و احضارها بودند.

در این ماه، شاه جان بلوچ در دشتیاری، یاسر نارویی و یاسین نارویی در زاهدان، آرمان اسدی در دیواندره، عطا فرجی، سامان محمدی و صلاح حسین‌پناه در بانه، سالار صالحی در سنندج، فاروق سلیمان‌پور، مسعود سلیمان‌پور، محسن سلیمانی، دیار سلیمان‌پور و آرش فرشادفر در مهاباد و سعدا خدیرزاده در پیرانشهر بازداشت شدند.

همینطور، نادر صادقیان به دادگاه انقلاب تبریز، محمد مردی و وحید ابهری و شاهین برزگر به دادگاه کیفری تبریز احضار شدند.

لازم به ذکر است، حسین بالاخانی عیسی لو، مصطفی پروین، مرتضی پروین، حامد حیدری باریس، محمد جولانی اوجاق، پرویز سیابی گرجان، سبحان بخشی، مهدی هوشمند، بهمن خیرجو، مجتبی پروین، عسگر اکبرزاده خضرآبادی و سجاد جولانی اوجاق و نادر صادقیان در مراجع قضایی محاکمه شدند.

گفتنی است، حسین بالاخانی عیسی لو، مصطفی پروین، مرتضی پروین، حامد حیدری باریس، محمد جولانی اوجاق، پرویز سیابی گرجان، سبحان بخشی، مهدی هوشمند، بهمن خیرجو، مجتبی پروین، عسگر اکبرزاده خضرآبادی و سجاد جولانی اوجاق، ۱۲ فعال ترک (آذربایجانی) هریک به ۱۴ ماه و ۳۲ روز حبس و تحمل ۷۴ ضربه شلاق محکوم شدند.

اعمال فشار و تهدید اقلیت‌های مذهبی در این ماه نیز ادامه داشت.

در ماهی که سپری شد، شیدا تایید در قائمشهر و هایده فروتن و مهران مصلی نژاد در شیراز بازداشت شدند. گفتنی است، بازداشت این شهروندان همراه با تفتیش منزل بوده است.

همچنین، بهزاد طلایی شهروند سنی مذهب، به ۱۳ سال حبس تعزیری محکوم شد.

همینطور، سهیل حقدوست، شهروند بهائی ساکن قائمشهر با فشار اطلاعات سپاه این شهرستان از محل کار خود اخراج شد. محل کسب آقای حقدوست پیشتر نیز از سوی اداره اماکن پلمپ و بسته شده بود.

در ضمن، روز سه شنبه ۲۷ مهرماه، سه شهروند مسیحی به نامهای ژوزف شهبازیان، سمیه (سونیا) صادق و مینا خواجوی قمی در بازپرسی دادسرای اوین تفهیم اتهام شدند.

لازم به ذکر است، منزل والدین ارسلان یزدانی، شهروند بهائی روز پنجشنبه ۸ مهرماه، توسط نیروهای امنیتی مورد بازرسی قرار گرفته و شماری از وسایل شخصی آنها ضبط و برده شده است.

از سوی دیگر، منزل نورا ممتازیان و سروش آبادی، زوج بهائی ساکن شیراز روز شنبه ۲۴ مهرماه، توسط ماموران اداره اطلاعات برای چهارمین بار مورد بازرسی قرار گرفت. به دلیل بازرسی‌های پیشین و ضبط تمام وسایل الکترونیک و کتب مرتبط با آیین بهائی، در این بازرسی تنها چند برگ کاغذ به همراه تلفن همراه خانم ممتازیان ضبط شده است.

گفتنی است، در جریان اعلام نتایج کنکور ۱۴۰۰ مانند سال‌های گذشته شماری از شهروندان بهائی شرکت کننده در این آزمون، در سایت سازمان سنجش با پیام “مردود” یا “مردود صلاحیت عمومی” مواجه شده و به دلیل بهائی بودن از ادامه تحصیل محروم شدند. هرانا هویت ۱۸ شهروند بهائی به نام های اهورا مستقیم، دنیا دهقانی، سایه آقائی، تارا تمدنی، نورا ترانه دوست، سمیر زکائی ارانی، رزا مخلصی، گار سبحانی عزابادی، الینا قلیزاده روشنکوهی، نورا نبی پورکلنکاری، صباح میثاقی ، پارسا چرخند، فروزان نیکوکار، نسیم شهریاری زواره، مهسا فروهری، فروتن رحمانی، لنا کامجو و روزا بذرافکن را که در جریان کنکور امسال با این قبیل ایرادات مواجه شدند احراز کرده است.

به علاوه، علارغم گذشت ۲ ماه از اتمام تحقیقات قضایی پرونده علیرضا ورک شاه، اسماعیل نریمان‌ پور، محمد علی ترابی و محمد کائدگپ، چهار نوکیش مسیحی در دزفول، اداره اطلاعات این شهرستان از تحویل وسایل شخصی آنان خوداری می‌کند. اوایل مرداد سال جاری، بازپرس پرونده دستوری مبنی بر تحویل دادن گوشی‌های تلفن و لپ‌تاب این شهروندان را صادر کرد.

همینطور، محمدهادی عرفانیان کاسب، وکیل دادگستری، از رد درخواست اعاده دادرسی در پرونده مصادره املاک بهائیان روستای ایول توسط دادگستری استان مازندران به دلایل نامشخص خبر داد. حکم مصادره املاک بهائیان روستای ایول سال گذشته در دادگاه های تجدید نظر استان های مازندران و تهران تایید شده و توسط وکیل مدافع آنان طبق ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری اقدام برای ثبت درخواست اعاده دادرسی شد.

حقوق کودک

برای برخی از نوجوانان، هنگامی که رشد و بلوغ طبیعی آنها با وقایع ناراحت کننده ای همراه شود، ممکن است برای آنها بسیار سخت و تحمل ناپذیر باشد. احساسات بسیار قوی همراه با ترس، استرس، سردرگمی، عدم اطمینان، فشار برای موفقیت و همچنین بدست آوردن توانایی فکر کردن در مورد اتفاقات به روش جدید برتوانایی حل مسئله و نحوه تصمیم گیری نوجوانان تاثیر می گذارد، و گاهی این فشارها ذهن خام و بی تجربه ی کودک را به سمت خودکشی برای رهایی از موقعیت مذکور سوق می دهد. سهم نوجوانان ایرانی از خودکشی‌های سالانه از سوی سازمان پزشکی قانونی بیش از ۷ درصد اعلام شده است.

در ماهی که گذشت، سمیرا سعیدی ۱۳ساله در سنندج، یک پسر نوجوان حدوداً ۱۸ ساله در روستای قلات از توابع بخش مرکزی شهرستان بهمئی و متین عثمانی در ارومیه و ماشاالله آذرخش در روستای “رشگند” از توابع منطقه دشتبیل اشنویه دست به خودکشی زده و جان خود را از دست دادند.

از طرفی، رئیس اداره بهزیستی شهرستان نطنز واقع در استان اصفهان، از اقدام پلیس جهت جلوگیری از فروش یک نوزاد ۲ ماهه توسط خانواده‌اش در این شهر خبر داد. سرپرست اداره بهزیستی نطنز در این خصوص گفت: خانواده‌ای که در شهر نطنز قصد فروش یک نوزاد دو ماهه‌ را داشتند توسط پلیس شناسایی و از اقدام آنها جلوگیری شد.

گفتنی است، روز یکشنبه ۱۸ مهرماه، یک کودک ۳ ساله که آثار سوختگی و ضرب و شتم بر روی بدنش وجود داشت در یکی از بیمارستان‌های تهران بر اثر شدت جراحات وارده جان باخت. در حالی که آثار سوختگی بر روی کمر کودک مورد اشاره وجود دارد، والدین این کودک پس از بازداشت مدعی شدند که نقشی در مرگ کودک‌شان نداشته‌اند و منکر هر گونه کودک‌آزاری شدند.

همینطور، معلم متهم به آزار جنسی ۵ دانش آموز در روستای گودل از توابع شهرستان اهر، بازداشت شد. این کودکان که شامل یک دختر و ۴ پسر بودند اظهار کرده‌اند که متهم آنها را برهنه کرده است.

لازم به ذکر است، یک متهم به تجاوز به کودکان در تهران بازداشت شد. این فرد متهم است که کودکان پسر را سوار دوچرخه کرده و پس از ربودن آنان مورد آزار جنسی و تجاوز قرار داده است. این متهم پیشتر نیز سابقه حبس با اتهام تجاوز به کودکان را دارد.

زنان

در ماهی که گذشت، یک پزشک جراح، با انتشار پستی در صفحه شخصی خود، از به آتش کشیده شدن یک دختر جوان توسط پدرش به ظن داشتن دوست پسر خبر داد. فائزه ملکی، ۲۲ ساله، از اهالی روستای دولت آباد (کورکوره) از توابع شهرستان سنندج با ۸۵ درصد سوختگی، علیرغم تلاش کادر درمان، جان خود را از دست داد. پس از جان باختن این زن جوان در بیمارستان و ضرب و شتم پدر او توسط شماری از شهروندان، نیروی انتظامی اقدام به بازداشت متهم و تعدادی از این شهروندان کرد. گفته می‌شود، روز دوشنبه ۱۲ مهرماه، محمد جباری دادستان عمومی و انقلاب سنندج خواهان برخورد با پزشکی که این خبر را منتشر کرده بود شد. وی ضمن درخواست برخورد کمیته انضباطی نظام پزشکی، از نبود شاکی خصوصی در این پرونده خبر داد.

همچنین، دختر ۲۱ ساله ای در رفسنجان، با انگیزه ناموسی توسط پدر خود به قتل رسید. متهم پس از ارتکاب جرم متواری شده و مادر این دختر اعلام کرده است که بابت قتل دخترش، شکایتی از همسر خود ندارد.

در ضمن، بر اساس ویدیویی که در شبکه های اجتماعی منتشر شده، یک زن ساکن آبادان به مدت سه سال توسط همسرش به شدت تحت شکنجه روحی و جسمی قرار گرفته و بینایی خود را نیز از دست داده است. این زن که پرستو نام دارد پس از انتشار ویدیو مذکور برای پیگیری شکایت از همسرش به مراجع قضایی محل سکونت خود مراجعه کرده و دادستان آبادان با پرخاشگری او را به دلیل انتشار ویدیو مورد مواخذه قرار داده است.

همینطور، روز سه شنبه ۱۳ مهر، یک زن حدودا ۴۲ ساله، در شهرستان خمام واقع در استان گیلان، با ریختن بنزین، خودسوزی کرد. وی با سوختگی بالا جهت درمان جراحات وارده به یکی از مراکز درمانی در رشت منتقل شده است.

همچنین، دادستان عمومی و انقلاب شیراز، از بازداشت سه مرد به اتهام تجاوز به ۶ زن در این شهر خبر داد.

کارگران و اصناف

در ماهی که سپری شد ۶۶ کارگر در سایه فقدان ایمنی محیط و شرایط کار در اقصی نقاط کشور دچار حادثه شدند. ایران در زمینه رعایت مسائل ایمنی کار در میان کشورهای جهان رتبه ۱۰۲ را به خود اختصاص داده ‌که رتبه بسیار پایینی است.

در مهرماه، عدم رعایت ایمنی کار ۳۲ کارگر را مصدوم و ۳۴ تن دیگر را به کام مرگ کشاند.

از اخبار مرتبط در این حوزه می توان به مرگ و مصدومیت چهار کارگر از جمله یک کودک کار در زاهدان و شیراز، مرگ و مصدومیت ۶ کارگر در شیراز، محلات، یزد و کرج، مرگ یک کارگر در نایین، مرگ یک کارگر در قنوات، مصدومیت یک کارگر در تهران، مرگ و مصدومیت سه کارگر از جمله یک آتش‌ نشان در چابهار، تهران و دزفول، مرگ و مصدومیت هفت کارگر در خمام، جلیل‌آباد پیشوا، ساوجبلاغ، قائمشهر و بندرعباس و مصدومیت یک پرسنل اورژانس در نجف آباد، مرگ یک کارگر در نیشابور، ، مرگ یک کارگر در ساوه و مصدومیت ۴ کارگر در گرگان، شیراز و تهران اشاره کرد.

همچنین، دو کارگر ساختمانی در ایلام، در پی عدم دریافت مطالبات مزدی خود، قصد خودکشی و پریدن از بلندی ساختمان را داشتند که با وعده مساعدت در پرداخت حقوقشان، از اقدام خود صرف نظر کردند.

همینطور، زن ۵۵ ساله از کارکنان بخش تامین اجتماعی قزوین، به دلیل مشکلات بازنشستگی دست به خودسوزی زد و در بیمارستان بستری شده است.

در ضمن، شامگاه یکشنبه ۲۵ مهرماه، یکی از کارگران شرکت نفت و گاز پارس عسلویه واقع در استان بوشهر به دلیل مشکلات معیشتی دست به خودکشی زده و جان خود را از دست داد.

به علاوه، عثمان اسماعیلی، فعال کارگری، روز چهارشنبه ۲۸ مهرماه، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شد.

همینطور، سه کارگر کارخانه «سیمان کارون» در استان خوزستان از محل کار خود اخراج شدند. به گفته کارگران این واحد صنفی “تعدیل این سه نفر به پیگیری مرگ یکی از همکارانشان که بر اثر حادثه کار فوت شد، مربوط است”.

از طرفی، شماری از فعالین کارگری توسط نهادهای امنیتی به صورت تلفنی تحت عنوان روشن شدن برخی از «ابهامات» و «خط قرمزها» احضار شدند. کامیار فکور، امیرعباس آزرموند و رهام یگانه از جمله این شهروندان هستند. همزمان جمعی از فعالین کارگری با انتشار بیانیه‌ای نسبت به این فشارها اعتراض کرده و گفته‌اند که «به هیچ وجه به سیاست‌های ارعاب، بازداشت و تهدید از طرف وزارت اطلاعات تن نخواهیم داد.»

در ضمن، کارگران سد شفارود گیلان و کارگران پروژه ساخت تونل آزادراه منجیل به رشت، کارگران ابنیه فنی راه‌آهن آذربایجان، کارگران شرکت کشت و صنعت نیشکر هفت تپه، کارگران شرکت پیمانکاری «کاریز» و رانندگان و و اپراتورهای جرثقیل مجتمع پروشیمی گچساران، کارگران شرکت IGC در عسلویه و کارگران پروژه‌ای شرکت‌های مختلف شاغل در پتروشیمی بوشهر دست به اعتصاب زدند.

اگر چه که کارگر و کار انجام شده توسط او، دارای منزلت و جایگاه بسیار بالایست، ولی متاسفانه این جایگاه مورد توجه مسئولین، کارگزاران و کارفرمایان قرار نمی گیرد و در بسیاری از مواقع، این قشر ضعیف جامعه موفق به اخذ معوقات مزدی و رسیدن به مطالبات حداقلی خود نمی شوند، و یا بدون دلایل موجه از کار اخراج و یا تعدیل می‌شوند. به همین خاطر در بسیاری از موارد برای تحقق خواسته های خود ایجاد تجمعات اعتراضی را برمی گزینند.

در مهر ماه، دستکم ۱۸۰ تجمع اعتراضی برگزار شد که از مهمترین آنها میتوان به تجمع اعتراضی کارگران مجتمع نیشکر هفت تپه، کارگران معدن ذغال سنگ پابدانا، کارگران واحد ترابری شرکت بهره‌برداری نفت و گاز زاگرس جنوبی، کارگران زیرمجموعه هلدینگ خلیج فارس، کارگران ‌پروژه‌ای شرکت ساپک عسلویه، خدمتگزاران و سرایداران آموزش و پرورش استان قم، کارگران معادن زغال‌سنگ کرمان، کشاورزان اصفهان، پرسنل شرکت آبفای اهواز، کارگران شرکت حدید مبتکران و کارگران سد شفارود اشاره کرد.

افزون بر این، معلمان و فرهنگیان شاغل و بازنشسته دستکم در ۴۰ شهر، کارنامه سبزها در تهران، رانندگان مسیرهای جاده ساوه، مربیان پیش دبستانی شهرستان ایذه، کارکنان و بازنشستگان شرکت هواپیمایی هما، مرغداران در شهرکرد و تهران، معلمان خرید خدمت در چهارمحال و بختیاری و بازنشستگان وزرات بهداشت گیلان دست به تجمع اعتراضی زدند.

در این ماه معوقات مزدی متعدد بسان گذشته در جریان بود. از جمله اخبار در این حیطه میتوان به معوقات پرسنل شرکتی اداره کل راهداری استان لرستان، کارگران شهرداری اندیمشک و ایرانشهر، کارگران کارخانه رنگ‌سازی پارس پامچال واقع در شهر صنعتی و کارگران شرکت پیمانکاری کاریز در پروژه آزاد راه منجیل به رشت،  کارگران شرکت آب معدنی داماش، کارگران شاغل در پروژه ساخت سد شفارود و کارگران معدن زغال سنگ «آق دربند» سرخس اشاره کرد.

همچنین، بازنشستگان شرکت هواپیمایی هما در تهران دارای مطالبات مزدی هستند.

گفتنی است، بنابر اعلام رئیس انجمن صنفی کارگران و استادکاران ساختمانی استان قم، بیمه تامین اجتماعی ۱۴۰۰ کارگر ساختمانی در این استان قطع شده است.

همینطور، جلسه رسیدگی به اتهامات محبوبه فرحزادی، فعال صنفی معلمان و از اعضای انجمن ندای زنان ایران، روز سه شنبه ۲۰ مهرماه، در دادگاه انقلاب تهران برگزار شد.

در ضمن، روز یکشنبه ۱۱ مهرماه، یک واحد لباس فروشی در مرکز خرید تجاری کوروش تهران به دلیل آنچه فروش لباس “غیر متعارف” عنوان شده توسط ماموران اماکن پلمب شد.

به علاوه، هیات تجدید نظر بررسی تخلفات وزارت آموزش و پرورش طی نامه ای به اداره اموزش و پرورش شهریار، با اعلام حکم قطعی رای به بازخرید اجباری و اخراج محمد حبیبی فعال صنفی معلمان از آموزش و پرورش داد‌‌‌.

بهداشت و محیط زیست

در این ماه، یک جنگلبان در پی تعقیب و گریز قاچاقچیان تاغزارهای بخش میان جلگه شهرستان نیشابور، دچار مصدومیت شد.

از سوی دیگر، رییس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری خانمیرزا، از زخمی شدن یک محیط بان در جریان درگیری با قاچاقچیان چوب در این شهرستان خبر داد.

لازم به ذکر است، رئیس کلانتری نصیرشهر در استان تهران از بازداشت یک متهم به آزار و قتل یک قلاده سگ، خبر داد.

همچنین، زن و مرد میانسال حیوان آزار در پارک ملی پابند در استان مازندران اقدام به قتل و تکه تکه کردن یک قلاده خرس قهوه‌ای و پختن آن کردند. متهمان شناسایی و قرار بازداشت برای آنان صادر شده است.

حق بر محیط زیست و مبانی فلسفی آن، از قواعد حقوق بشر و حقوق طبیعی نشأت گرفته شده است. ابتدایی ترین حق طبیعی انسان در این کره خاکی، «حق حیات» است. اما طی دهه های اخیر به دلیل استفاده بی رویه از منابع طبیعی، عدم نظارت و توجه به مباحث زیست محیطی و الگوهای صحیح، محیط زیست طبیعی به شدت مورد صدمه واقع شده است. هرانا در این حوزه گزارشاتی از هفته اول، دوم، سوم و چهارم با هدف آگاهی سازی گردآوری کرده است.

خشونت نظامی و قضایی و امنیت شهروندان

کولبری، شغلی کاذب و مشقت بار است که مردم مناطق مرزی در پی فقدان فرصت های شغلی به آن روی می آورند و سالانه ده ها تن در مواجهه با خطرات طبیعی و یا در پی شلیک نیروهای مرزبانی کشته و‌ یا زخمی می شوند.

از این قرار، در ماهی که سپری شد، یک کولبر در مناطق مرزی سردشت، در پی شلیک مستقیم نیروهای نظامی جان خود را از دست داد.

همچنین، دو کولبر به نام های سرکوت کرمی و “مسعود” و یک کولبر به نام حامد فقیهی، در پی سقوط از ارتفاعات مرزی نوسود از توابع شهرستان پاوه در استان کرمانشاه، مصدوم شدند.

به علاوه، روز چهارشنبه ۷ مهرماه، در پی تیراندازی نیروهای نظامی در شهرستان بشاگرد واقع در استان سیستان و بلوچستان، یک سوختبر به نام بهزاد بالاور کشته شد.

همینطور، شامگاه یکشنبه ۱۱ مهرماه، فرمانده انتظامی شهرستان رفسنجان از وقوع حادثه اسید پاشی به یک شهروند توسط دو موتورسوار، در این شهرستان خبر داد و گفت فرد قربانی از ناحیه گردن و سینه دچار سوختگی شده و به بیمارستانی در کرمان منتقل شده است.

در مهرماه، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان گیلان از وقوع حادثه اسید پاشی بر روی یک مرد توسط همسرش در شهرستان رشت خبر داد و گفت، طی این حادثه سه شهروند به بیمارستان منتقل شدند.

در ضمن، یک سرباز به نام محمد جمالی در پادگان آموزشی نیروی دریایی ارتش (نامجو حسن‌رود) در رشت در زمان نگهبانی با شلیک گلوله دست به خودکشی زده و جان خود را دست داد.

به علاوه، روز سه شنبه ۲۷ مهر، فرزند یکی از جان باختگان جنگ ایران و عراق، به دلیل بیکاری و مشکلات معیشتی، در مقابل ساختمان اداره‌کل “بنیاد شهید” استان کهگیلویه و بویراحمد واقع در یاسوج، خودسوزی کرد. این شهروند پس از خودسوزی، به بخش سوانح و سوختگی یکی از بیمارستان‌های این شهر منتقل شد اما روز پنجشنبه ۲۹ مهرماه، بر اثر شدت سوختگی در بیمارستان امیرالمومنین شیراز جان خود را از دست داد.

ایران از معدود کشورهایی است که کماکان از مجازات های تحقیرآمیز استفاده می کند. این در حالی است که میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی صراحتا استفاده از مجازات های غیر انسانی و موهن از جمله اعدام و شلاق را ممنوع کرده است.

از این رو، یک متهم در تهران توسط دادگاه کیفری یک این استان به قصاص چشم (کور شدن) محکوم شد.

همچنین، بیژن قاسم زاده سنگرودی، بازپرس صادرکننده دستور فیلترینگ تلگرام، در پرونده ای دیگر از بابت تأثیر دادن نفوذ اشخاص دولتی در اقدامات و تصمیمات قضایی و دریافت رشوه میلیاردی به ۱۰ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شد.

با وجود گذشت ۳۲ سال از جنگ ۸ ساله بین ایران و عراق، هنوز مین های به جا مانده از آن دوران، در مناطق مرزی غرب، جنوب غرب و شمال غرب ایران شامل استانهای آذربایجان غربی، کردستان، ایلام، کرمانشاه و خوزستان، جان شهروندان را تهدید می کنند.

از این قرار، رسول رحمانی در نوسود و دو شهروند در مهاباد و بیستون، بر اثر انفجار مین برجای مانده از جنگ ایران و عراق، دچار مصدومیت شدند.

گفتنی است، روز سه شنبه ۱۳ مهرماه، یک خانه دیگر در حاشیه شهر زاهدان توسط ماموران شهرداری تخریب شد. خانه‌ای که شهرداری مدعی است در زمین‌های غیر مسکونی ساخته شده و حالا ساکنان این منازل به دلایل بسیار از جمله عدم حمایت شهرداری از آنها، باید بی خیال پول بر باد رفته شان شده و با وجود قولنامه بنگاهی بی سرپناه شوند.

۱– گزارشاتی که توجهات زیادی به خود جلب کرد

در این بخش سعی شده به گزارش‌هایی از نقض حقوق بشر در مهرماه که با حساسیت و توجه بیشتری از سوی افکار عمومی مواجه شدند، اشاره شود. بدیهی است که این توجه بیشتر، الزاماً به معنی شاخص بودن این دسته از گزارش‌ها به لحاظ حجم نقض حقوق بشر در ایران نیست.

از مهم‌ترین اخبار که در این ماه بازتاب بسیار گسترده‌ای در کشور داشت می توان به احضار نرگس محمدی به دادسرای اوین جهت اجرای حکم، آتش کشیدن زن جوان ۲۲ ساله ای توسط پدرش در سنندج با انگیزه ناموسی، مرگ مشکوک امیرحسین حاتمی در زندان تهران بزرگ، بازداشت سپیده قلیان توسط نیروهای امنیتی در اهواز، بازماندن ۱۸ شهروند از تحصیل به دلیل اعتقاد به دیانت بهایی، ضرب و شتم شماری از زندانیان سیاسی توسط زندانیان جرائم خشن در زندان تهران بزرگ، ضرب و شتم سهیلا حجاب در زمان اعتصاب غذا در زندان قرچک ورامین، خودکشی یک سرباز در پادگان نیروی دریایی ارتش در رشت و تداوم بازداشت و بیخبری از وضعیت قاسم بهرامی اشاره کرد.

۲– گزارشاتی که علی‌رغم اهمیت با بی‌توجهی روبرو شدند

در مقابل بخش قبل، بسیاری از گزارش‌های حقوق بشری، اساساً با کم توجهی و بعضاً بی‌توجهی رسانه‌ها و افراد فعال در شبکه‌های اجتماعی که به هر ترتیب تشکیل‌دهنده‌ی قسمتی از افکار عمومی هستند روبه‌رو شدند. گفتنی است این نوع کم‌توجهی‌های بعضاً غیر تعمدی یا بعضاً تبعیضات هدفمند، زمینه بیشتری از تداوم و گسترش نقض حقوق بشر را فراهم می‌آورد.

از مهم‌ترین خبرها که در این ماه با بی توجهی رسانه ها و مردم روبرو شدند، میتوان به اسید پاشی بر روی یک مرد توسط همسرش در شهرستان رشت، خودکشی یک کارگر در عسلویه به دلیل مشکلات معیشتی و خودکشی یک سرباز در خوی اشاره کرد.